امنیت پایدار جوامع در گرو توسعه همه جانبه و امایش مناطق مرزی
امنیت پایدار جوامع در گرو توسعه همه جانبه و امایش مناطق مرزی

مناطق مرزی از نقاط حساس و استراتژیک کشور به حساب می‌آیند. طبیعت منزوی و غیر حاصلخیز مناطق مرزی به خصوص در عرصه های کوهستانی و بیابانی پیوسته به دلیل فقدان رفاه و نبود انگیزه های لازم برای زندگی زمینه‌ساز مشکلات سیاسی اقتصادی و امنیتی برای دولت‌ها بوده است.

از مهم‌ترین عوامل تهدید کننده امنیت یک جامعه وجود نابرابری های فضایی بین مناطق مختلف جغرافیایی آن است این نابرابری‌های توسعه‌ای شکاف های سیاسی اقتصادی و اجتماعی را عمیق تر می کند، در این بین مناطق مرزی کشور با مشکلات بسیاری از جمله مهاجرت گزینی،بازماندگی از برنامه های توسعه کشور و عدم امنیت پایدار مواجهند.
مهمترین نیاز یک ملت تامین امنیت آنها توسط دولت هاست،امروز با گسترده و پیچیده‌تر شدن جوامع موضوع امنیت ابعاد گسترده و پیچیده ای به خود گرفته است.
امنیت یکی از اصلی ترین عوامل پایداری جوامع امروزی به شمار می آیند وجود توسعه ناموزون بخش های جغرافیایی یک کشور ممکن است موجب آسیب همبستگی ملی شده و منجر به بروز تحرکات تجزیه طلبانه و مخرب به ویژه در مناطق مذهبی و قومی شود که این مساله نتایج سوئی بر امنیت و در نتیجه توسعه کشور دارد.
از این رو توسعه و پایداری امنیت نتیجه کاهش فقر،بیکاری و برابری شهروندان است.
مناطق مرزی از نقاط حساس و استراتژیک کشور به حساب می‌آیند. طبیعت منزوی و غیر حاصلخیز مناطق مرزی به خصوص در عرصه های کوهستانی و بیابانی پیوسته به دلیل فقدان رفاه و نبود انگیزه های لازم برای زندگی زمینه‌ساز مشکلات سیاسی اقتصادی و امنیتی برای دولت‌ها بوده است.
بدین ترتیب نمی‌توان بدون شناخت عوامل موثر بر توسعه در جهت پایداری مناطق مرزی و ثبات امنیت در این مناطق گام برداشت. در معادله امنیت یک منطقه مولفه ها و متغیرهای زیادی اثر می گذارند که بعضی ناشی از عوامل محیطی و برخی متاثر از عوامل بیرونی و درونی می باشند.
یکی از مهمترین چالش هایی که در مناطق مرزی پیش رو قرار دارد مساله امنیت و گسترش امنیت بویژه در مناطق مرزی کشورهایی‌ست که دارای مرز مشترک طولانی با همسایگان خود هستند که در این بین آمایش مناطق مرزی از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است.
از نظر ساختار فضایی مناطق مرزی علاوه بر ویژگی دوری از مراکز دارای ویژگی های کالبدی خاص مناطق مرزی می باشند که در مجموع باعث تشدید گسستگی فضایی و در نتیجه توسعه‌نیافتگی آنها می‌شود.
بر اساس تحقیقات انجام شده امنیت و توسعه در مناطق مرزی با ضریب همبستگی بالا دارای رابطه مستقیم با یکدیگر می باشند به گونه‌ای که هر اقدامی در فرایند تحقق توسعه تاثیرات مستقیمی بر فرایند تحقق امنیت می گذارد و بالعکس،به این ترتیب مناطق دارای شاخص‌های بالای توسعه، از ضرایب امنیتی بالاتری نسبت به مناطق توسعه نیافته‌تر برخوردارند که در این رابطه چهار نگرش قابل درک و شرح است؛
نگرش تقدم امنیت بر توسعه: این نگرش قائل است که توسعه در بستر امنیت شکل می‌گیرد و تا زمانی که امنیت شکل نگیرد امکان توسعه همه جانبه وجود ندارد نمونه بارز چنین تفکری کشور عراق

می باشد این کشور با داشتن تراکم جمعیتی و تمرکز منابع نفتی و سوابق تاریخی ستیز تمدن‌ها در حول و اطراف مرز شرقی خود، اولویت نخست را به امنیت مناطق مرزی می‌دهد.

تقدم توسعه بر امنیت: این نگرش قائل به این است که هرگونه ایجاد امنیت در مناطق مرزی منوط به بهبود شرایط توسعه و توسعه یافتگی مناطق است این دیدگاه بر این عقیده استوار است که توسعه نیافتگی عامل اصلی ناامنی است و بر این اساس برای تحقق امنیت در مرزها ابتدا باید روی توسعه کارکرد.

درک متقابل توسعه و امنیت:در این‌نگرش عقیده غالب بر آن نیست که امنیت و توسعه بر یکدیگر مقدم باشند بلکه ارتباط هم عرض و هم سنگ توسعه و امنیت برای آنها حائز اهمیت است. اهمیت امنیت در کشورهایی که به این دیدگاه معتقدند با اهمیت توسعه همسنگ و در ارتباط با یکدیگر است.
به عبارت دیگر در این کشورها درک متقابل از توسعه و امنیت دیده می‌شود و آنها را لازم و ملزوم یکدیگر می دانند.

تفکیک توسعه و امنیت در عرصه عمل:
در این نگرش درک متقابل از امنیت و توسعه وجود ندارد و مسئولین و برنامه‌ریزان هر یک از دو حوزه امنیت و توسعه به کار خود مشغول از مهم ترین ویژگی های کشورهای با چنین نگرشی، گستردگی پهنه سرزمین و ضعف پیوندهای فضایی بین مناطق کشور و همینطور وجود ضعف با کشور همسایه به دلیل گستردگی سرزمین و عدم وابستگی کشور به منابع واقع در مرز و عدم توانایی دولت مرکزی و دستگاههای تابعه ملی و محلی در استفاده از مناطق مرزی میباشد.

امنیت مفهومی ذهنی نسبی و مقوله چند وجهی است که رابطه متقابل و دوسویه با پیشرفت و توسعه دارد توسعه و امنیت دارای ارتباطات متقابل می باشند؛ از یک سو

توسعه برای حرکت به سوی آن به تقویت مبانی قدرت ملی و در نتیجه امنیت در کشور می‌انجامد و از سوی دیگر فراهم آمدن امنیت ملی یکی از بسترهای مناسب جهت توسعه ملی را فراهم می‌آورد.
توسعه و امنیت مکمل یکدیگرند و بدیهی است امنیت مرهون توسعه است و توسعه تضمین کننده امنیت ملی است.