در انتظار ” راهگشایی”
در انتظار ” راهگشایی”

یکی از اشتباهات و خطاهای سیاست مداران و سیاست ورزان در کشورمان این است که با جزمیت هر چه تمام تر، آخرین و پایانی ترین موضع خویش را در ابتدا بیان می کنند و امکان بازگشت از آن را هم بر خود و هم بر دیگران مسدود و ممنوع می کنند. در حالی که در دنیای سیاست که همه امور در تغییر و تحول روزانه و لحظه ای است، باید با احتیاط سخن گفته شود و بدون جزمیت، از بیان سخن پایانی و قطعی خودداری گردد.

در روزهای گذشته دو سخنرانی از سوی دو مقام فرهنگی و اجتماعی کشورمان به دو مناسبت و در حضور و خطاب به دو لایه از مخاطبان، ایراد و در رسانه ها بازتاب داشته است. درون مایه و فضای هر دو سخنرانی شباهت هایی به یکدیگر دارد و گویای آسیب ها و ناکامی ها در زمینه های فرهنگی، علمی و اقتصادی در کشورمان است.
در هفته گذشته حجت الاسلام دکتر سید رضا عاملی دبیر جدید شورای عالی انقلاب فرهنگی در نشست سراسری با اعضای شوراهای برنامه ریزی و گسترش آموزش عالی متشکل از استادان برگزیده دانشگاه های کشور سخنرانی نمودند و در روزهای گذشته نیز سردار جعفری فرمانده جدید قرارگاه فرهنگی و اجتماعی سپاه پاسداران در نشستی با مسئولان دفاتر نمایندگی مقام رهبری در دانشگاه ها، سخنرانی داشتند.
با نگاهی به نام و پست سخنرانان و نوع و صنف مخاطبان در هر دو نشست، می توان زمینه ها و دلایل اشتراک موضوع و اهمیت آن در دو نشست را متوجه شد و زمینه های ناکامی و آسیب های کشور در حوزه های فرهنگی و اقتصادی و اجتماعی را به روشنی دریافت.
نکات مشترک در متن سخنان دو سخنران از نگاه نویسنده این یادداشت، به قرار زیر است:
۱_ وجود سختی ها و دشواری های فراوان در روند حرکت چهل ساله گذشته انقلاب اسلامی و مردم ایران و اوضاع کشور.( با توجه به تحریم های کنونی).
۲_ عقب ماندن آموزش عالی در کشورمان در مقایسه با روند رو به رشد اقتصاد جهانی و تحول در بازار کسب و کار.
۳_ وجود سبک های جدیدی از فرهنگ و گفتمان هایی که خود را به بدنه و فرهنگ و جامعه کنونی ایران، داخل می کند.
۴_ لزوم ایستادگی و مقاومت در برابر نفوذ سبک ها و گفتمان های جدید و پاسداری و مراقبت از فرهنگ و گفتمان انقلاب اسلامی.
۵_ برشمردن موفقیت های علمی و سیاسی کشورمان در پهنه جهانی در طی چهل سال گذشته.

چنانچه ۵ نکته محوری در دو سخنرانی مورد اشاره را در کنار یکدیگر بنویسیم می توان به عبارت زیر رسید:
” در طی چهل سال گذشته پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران به جهت دشمنی ورزیدن دشمنان با شیوه حرکت و اهداف ترسیم شده در ایران، سختی ها و دشواری های فراوانی برای ایرانیان پیش آمده است. گر چه این دشواری ها و آزارها، موجب عقب افتادگی علمی و تنگناهایی در اقتصادی کشورمان شده است ولی با این وجود، توفیقات و دستاورهای شایان توجهی نیز داشته ایم. ادامه ایستادگی و مقاومت در برابر دشمنان و برنامه ریزی داخلی و مراقبت و پاسداری از گفتمان انقلاب می تواند ادامه حرکت ما را راحت تر بگرداند و از انحرافات اجتماعی جلوگیری کند. ”

اگر جمع بندی نویسنده این یادداشت درست باشد، این دو مسئول رسمی و بلند پایه فرهنگی و اجتماعی کشورمان بر این باور هستند که بدون نیاز به تغییر و اصلاح در شیوه حرکت و اهداف انقلاب اسلامی در کشورمان و تنها با ایستادگی و پافشردن و ادامه حرکت در مسیرهای طی شده، می توانیم کشور خویش را به جلو حرکت دهیم و در میدان کارزار سیاسی و اقتصادی کنونی پایدار سربلند بمانیم.
با در نظر داشتن معذوریت ها و نوع اخلاقیات و حجب و پوشیده گویی ما ایرانیان و بخصوص محدودیت هایی که مقامات رسمی در بیان تنگناها دارند، وجود بن بست و قفل شدن برخی امور و نیازمندی به تجدید نظر اساسی در روش ها و بلکه اهداف و سیاست ها را از خطوط سفید و لابلای کلمات و واژگان ایراد شده در دو سخنرانی، می توان احساس نمود.
یکی از اشتباهات و خطاهای سیاست مداران و سیاست ورزان در کشورمان این است که با جزمیت هر چه تمام تر، آخرین و پایانی ترین موضع خویش را در ابتدا بیان می کنند و امکان بازگشت از آن را هم بر خود و هم بر دیگران مسدود و ممنوع می کنند. در حالی که در دنیای سیاست که همه امور در تغییر و تحول روزانه و لحظه ای است، باید با احتیاط سخن گفته شود و بدون جزمیت، از بیان سخن پایانی و قطعی خودداری گردد.
واقعیت این است که همه دلسوزان و فرهیختگان و میهن دوستان و خداباوران کشورمان در انتظار یک ” رویکرد نو و راهگشایی” که بتواند معبری را برای عبور از بن بست کنونی بگشاید، و کمترین هزینه و تخریب و بیشترین فایده و سود را برای مردم و کشور در برداشته باشد، بسر می برند.