به جای پافشاری بر راهحلهای پرهزینه و تنشآفرین نظیر سدسازی که قابلیت تبدیل شدن به بحرانهای عمیق امنیت ملی در آینده را داراست، میتوان با صرف هزینههای محدودتر، هم در مهار سیلابهای ویرانگر و حفظ جان و مال مردم موفق بود و هم با حفاظت از محیط زیست، زمینهی اشتغالزایی و توسعه پایدار از طریق شکوفایی صنعت کشاورزی را فراهم آورد.
با وجود حاکم شدن شرایط جوی نسبتاً پایدار در استانهای سیلزدهی جنوب غرب کشور و فروکش کردن تدریجی سیلاب در روزهای اخیر، برخی مناطق لرستان و خوزستان به ویژه شهرهای پلدختر، شادگان و حمیدیه همچنان در بحران بسر میبرند و شرایط هنوز به حالت عادی بازنگشته است.
به موازات تلاشهای شبانهروزی برای فائق آمدن بر مشکلات ناشی از سیل در مناطق آسیبدیده، این روزها بحث میان موافقان و مخالفان صنعت سدسازی ادامه دارد. در مقابلِ عدهای که بر این باورند سدها نقش مهمی در مهار سیلابها داشته و اگر سدهای معشوره و بختیاری در استان لرستان اجرا میشد، خسارات ناشی از سیلهای چند سال اخیر تا حدود زیادی کاهش مییافت، گروهی دیگر معتقدند یکی از عوامل محوری بروز سیلابها، ساخت سدهای متعدد در مسیر رودخانههای بزرگ است.
بحث و بررسی پیرامون تبعات مثبت و منفی سدسازی البته مقالی دیگر میطلبد. با این حال، باید متذکر شد از آنجا که اجرایی شدن یک سد مهم، پروسهای زمانبر است و از طرفی مستلزم مطالعات دقیق و جامع و از طرف دیگر، رایزنیهای گسترده و اعتمادآفرین در تراز محلی و ملی بوده و عزم جدی و همدلی مسوولان امر به ویژه در حوزهی آبریز مربوطه را میطلبد، میتوان با بکارگیری تدابیر دیگر، هم از خسارات سیلابهای ویرانگر جلوگیری کرد و هم به امر توسعهی متوازن منطقه هدف یاری رساند.
۱- آبخیزداری و آبخوانداری: بیتردید اجرای عملیات آبخیزداری و آبخوانداری که هزینه آن پنج برابر ارزانتر از سدسازی بوده و در مقایسه با سدسازی، انطباق بیشتری بر معیارهای زیست محیطی دارد، از مهمترین گزینههایی است که میتوان برای مدیریت سیلاب در نظر گرفت.
در ایران قریب به ۷۵ میلیون هکتار اراضی مستعد آبخیزداری و آبخوانداری وجود دارد که تا به امروز فقط یک سوم آنها ساماندهی شده است. بر اساس برنامه ششم توسعه، اجرای عملیات آبخیزداری و آبخوانداری در
۱۳ میلیون هکتار از اراضی کشور با بودجهی ۱۳۰ هزار میلیارد ریال در دستور کار قرار گرفته که در صورت دستیابی به این افق، بخش قابل توجهی از نیازهای آبی کشور مرتفع خواهد شد.
این در حالیست که با غنی کردن پوشش گیاهی مناطق هدف، میتوان علاوه بر جلوگیری از فرسایش خاک ، جذب آب را تا ۱۸ برابر افزایش داد. بر همین اساس، ناگفته پیداست که آبخیزداری و آبخوانداری علاوه بر دارا بودن پتانسیل مهار سیلاب، از طریق تقویت آبراههها و سفرههای آب زیرزمینی، هم در تامین آب شرب موثر است و هم به صنعت کشاورزی یاری میرساند. ممانعت از فرونشست زمین که در بسیاری از مناطق کشور به حالت بحرانی رسیده است، از دیگر مزایای عملیات آبخیزداری و آبخوانداری است.
۲ لایروبی سدها: ظرفیت واقعی سدهای ایران به دلیل عدم لایروبی اصولی و مداوم، اینک مدتهاست که تفاوت قابل ملاحظهای با مقادیر نرمال دارد. به عنوان نمونه، اینک بیش از ۳۰ درصد از حجم مخزن سد دز در شمال خوزستان با رسوبات پر شده است. نکته مهمی که در سیل فروردین ماه جاری در استانهای لرستان و خوزستان مغفول ماند و بر اساس پیشبینی نادرست از ظرفیت واقعی مخازن سدهای حوزهی آبریز رودخانههای کرخه و کارون، خسارات هنگفتی به زیرساختهای منطقه وارد آمد.
۳ اصلاح بستر رودخانهها: لایروبی، تعریض و تعمیق بستر رودخانهها از تدابیر دیگری است که میتواند منجر به افزایش چشمگیر گذردهی نرمال رودخانه و مهار سیلاب شود. به عنوان مثال، لایروبی تمامی رودخانههای استان خوزستان که بسیاری از آنها بیش از ۵۰ سال است که لایروبی نشدهاند، بالغ بر ۴۷۰ میلیارد تومان هزینه در بر خواهد داشت که نسبت به خسارات احتمالی جانی و مالی ناشی از سیل، رقم قابل ملاحظهای به نظر نمیرسد. این در حالیست که در سال ۹۷، تنها حدود ۵۱ میلیارد تومان بابت لایروبی رودخانههای کشور به شرکتهای آب منطقهای پرداخت شده است. علاوه بر این، در شرایط اجتنابناپذیر، میتوان با تغییر مسیر رودخانهها، مناطق جمعیتی را از سیلاب در امان نگاه داشت.
۴ ساخت سیلبند: بیتردید کشور هلند را باید پرچمدار استفاده از سیلبندهای مدرن نامید. کشوری که ۲۵ درصد از مساحت تقریباً ۴۲ هزار کیلومتر مربعی آن پایینتر از سطح دریا قرار دارد و ۲۱ درصد از جمعیت قریب به ۱۷ میلیون نفری این کشور در این مناطق پست سکونت دارند. از طرف دیگر، حدود ۷۰ درصد اقتصاد این کشور هم از طریق همین مناطق تامین میشود که بخش بزرگی از این مناطق توسط سیلبندهای مدرن از خطر سیل و پیشروی آب دریا محافظت میشوند.
در ایران و به طور مشخص در استان خوزستان، سیلبندهای فراوانی برای مهار سیلاب ساخته شده که به دلایلی نظیر جانمایی نادرست، استفاده از مصالح سنتی با پارامترهای مقاومتی ضعیف و تعدّی افراد سودجو از کارآیی لازم برخوردار نیستند. شکسته شدن سیلبند در مناطقی نظیر الهایی، رفیع، دارخوین، عین دو، شیبان و ملاشیه از مهمترین عوامل قرارگیری مناطق مسکونی خوزستان در معرض سیل اخیر بود.
۵- طرح و اجرای کانالهای انحراف سیلاب: تعبیهی کانالهای انحراف سیل بویژه در بالادستِ مناطق پرجمعیت و مراکز حیاتی (رآکتورهای هستهای، تاسیسات نفتی، سدها و …) از دیگر تدابیری است که میتواند با انحراف سیلاب به نواحی کماهمیت، نقش موثری در کاهش خسارات ناشی از سیل داشته باشد. به عنوان نمونه، میتوان از کانالهای انحراف سیلِ گرگر، هدامه و بسیتین به ترتیب به طول ۱۵، ۲۵ و ۲۷ کیلومتر نام برد که در سیل اخیر، نقش بسزایی در کاهش خسارات وارده به مزارع کشاورزی شهرستان ماهشهر در استان خوزستان ایفا کردند.
۶- جلوگیری از ساخت و ساز در بستر و حریم رودخانهها: بخش بزرگی از خسارات جانی و مالی ناشی از سیلهای اخیر در ایران در نتیجهی ساخت و ساز بیرویه در حریم رودخانهها صورت پذیرفته است. مسئلهای که در جریان سیل اخیر، یکی از عوامل محوری در ویرانی بیش از ۸۰ درصد بخش غربی شهر پلدختر بود. طنز تلخ ماجرا اینکه در پلدختر، ساختمان نهادهایی نظیر فرمانداری و
شهرداری که وظیفه مدیریت بحران را بر عهده داشتند، به دلیل واقع شدن در حریم رودخانه کشکان و ویرانیهای ناشی از سیل، در اوج بحران کارآیی لازم را نداشتند.
۷- تغییر جانمایی شهرها و روستاهایِ در معرضِ سیل: این گزینه هرچند مستلزم در نظر گرفتن ملاحظات خاص اجتماعی، فرهنگی و امنیتی و البته اختصاص بودجهی قابل توجه است اما جزو راهحلهای پایدار و بعضاً اجتنابناپذیر برای کاهش خسارات ناشی از سیلاب به شمار میآید. بر همین اساس، این روزها جابجایی روستای چممهر از توابع شهرستان پلدختر که بیش از ۹۰ درصد خانههای آن در سیل اخیر ویران شدند، در دستور کار بنیاد مسکن استان لرستان قرار دارد.
مخلص کلام اینکه به جای پافشاری بر راهحلهای پرهزینه و تنشآفرین نظیر سدسازی که قابلیت تبدیل شدن به بحرانهای عمیق امنیت ملی در آینده را داراست، میتوان با صرف هزینههای محدودتر، هم در مهار سیلابهای ویرانگر و حفظ جان و مال مردم موفق بود و هم با حفاظت از محیط زیست، زمینهی اشتغالزایی و توسعه پایدار از طریق شکوفایی صنعت کشاورزی را فراهم آورد. آری! بدون سد هم میتوان نفس کشید!