خرابی های سیل در خوزستان صدایش صبح بلند می شود
خرابی های سیل در خوزستان صدایش صبح بلند می شود

آباد نشدن خرابی های ناشی از جنگ تحمیلی و بافت فرسوده استان با وجود منابع بسیار، باعث شده تا حس رها شدگی و بی تفاوتی در بین مردم به وجود بیاید و گذشت زمان آن را تقویت کند. بحران سیل می تواند این حس را از بین ببرد یا مهر تاییدی بر تنها گذاشتن خوزستان با مشکلاتش باشد.

مرتضی آژند/ کاوش: هر چند تبعات سیل در خوزستان چنان گسترده است که نخواهیم صبر کنیم تا فردا برسد که اثرات آن را ببینییم اما برای کسانی که خوشبینانه و ساده انگارانه از این سیل حرف می زنند باید گفت که همانند همان ضرب المثل” صدایش صبح بلند می شود” خرابی های سیل در خوزستان نیز “صدایش صبح بلند می شود”.

سیلی با چنین گسترگی و حجم خسارت هایی خود به تنهایی تبعات سنگینی در پی خواهد داشت و اگر آن را در قالب شرایط خوزستان قبل از وقوع سیل بررسی کنیم این نگرانی ها بیشتر هم می شود. خوزستان قبل از سیل با رتبه دوم بیکاری در کشور و اعتراض های کارگری، بحران های زیست محیطی، مشکل آب شرب و کشاورزی، دعواهای طایفه ای و نزاع های دسته جمعی..با چالش های جدی رو به رو بوده است و حال با این سیل گسترده اگر مدیریت جامعی نشود شرایط به سمت وخیم تر شدن اوضاع هم پیش خواهد رفت.

باید به این سیل نگاهی همه جانبه داشت و برای آنها برنامه ریزی کرد، سیل در شرایطی استان را گرفته که هزینه زندگی به صورت لحظه ای بالا می رود و حتی کسانی که شاغل هم هستند از عهده مایحتاج زندگی خود بر نمی آیند چه برسد به سیل زده ای که همه دار و ندار خود را از دست داده و زیر مخارج زندگی، ساخت یا تعمیر خانه و خرید وسایل خانه می خواهد کمر راست کند.

سیل در سال های ۹۵ و ۹۷ در خوزستان آمده و خسارت هایی زده است و دولت هیچ کدام از این خسارت ها را تا قبل از سیل اخیر که محبور به پرداخت شد جبران نکرد، به همین دلیل بی اعتمادی عمیقی به حرف ها و قول های داده شده وجود دارد و سخن درمانی های امروز تا قبل از آنکه وارد فاز اجرایی نشوند التیامی بر زخم های سیل زدگان نخواهد بود.

گفته شده که بعضی از سیل زدگان تا تابستان نمی توانند به خانه های خود برگردند و باید در کمپ های اسکان اضطراری حضور داشته باشند، اگر واقعا چنین باشد باید از همین امروز مشخص شود که چه تعداد جمعیت نمی توانند به روستاها برگردند و به فکر اسکان آنها و تامین مایحتاج آنها در گرمای بالای ۵۰ درجه خوزستان و روزهایی که حتی کولرها تاب و توان ندارند بود و تنها اسکان در مدارس و تحمل شرایط سخت، برنامه پیش رو نباشد.

در بحث خسارت های کشاورزی باید این واقعیت را در نظر داشت که بعضی از مزارع به علت حجم آبگرفتگی، کشت های تابستان و حتی پاییز را از دست داده اند و در بعضی دیگر از مزارع به علت ماندگاری آب، حجم رسوب و آلودگی ها ممکن است قابلیت کشت را به کلی از دست داده باشند، خسارت به دامداری ها و آبزی پروران و در حالت کلی نابودی اقتصاد روستایی مساله ی دیگری است که نباید از آنها غافل شد.

در سیل اخیر به زیرساخت ها و تاسیسات برخی از سازمان های دولتی خسارت وارد شده و برخی از واحدهای تولیدی استان نیز آسیب های سنگینی دیده اند، مثلا از هفت واحد کشت و صنعت نیشکر با ۲۰ هزار کارگر شش کشت و صنعت دچار آبگرفتگی و خسارت های سنگینی به کارخانجات آنها شده است، اگر این شرکت ها نتوانند تولیدی داشته باشند باید برای حقوق کارگران و کارکنان این واحدهای تولیدی نیز برنامه ریزی شود تا استان صحنه اعتراض های کارگری نشود.

خوزستان با دیگر استان های کشور در بحث امنیت متفاوت است و برای خنثی کردن نقشه گروه های افراطی مخالف نظام و وحدت ملی که با کارهای رسانه ای و تبلیغاتی و هزینه های سنگین مالی به فکر سواستفاده از نارضایتی مردم هستند باید هوشیارانه عمل کرد و زودتر شرایط زندگی مردم و استان را به حالت عادی برگرداند.

آباد نشدن خرابی های ناشی از جنگ تحمیلی و بافت فرسوده استان با وجود منابع بسیار، باعث شده تا حس رها شدگی و بی تفاوتی در بین مردم به وجود بیاید و گذشت زمان آن را تقویت کند. بحران سیل می تواند این حس را از بین ببرد یا مهر تاییدی بر تنها گذاشتن خوزستان با مشکلاتش باشد.

مساله مهم تر این است که هیچ تضمینی وجود ندارد این سیل گسترده در سال های پیش رو تکرار نشود، لذا لازم است که دلایل وقوع سیل با چنین ابعادی بررسی و اقدامات پیشگیرانه انجام شود، همچنین لازم است مدیرانی که کم کاری کرده اند یا پیش بینی درستی از شرایط نداشته اند بازخواست و مورد محاکمه قرار بگیرند تا راه بر تکرار چنین فجایعی به حداقل ممکن برسد.