شهردار شاعری به خودش باخته است
شهردار شاعری به خودش باخته است

شهرداری که آن همه صفت بلند بالا برای او به صف کرده بودند و پیش بینی عمری طولانی از شهردار ماندنش داشتند، هنوز به چهار ماه نرسیده صدای استیضاح او بلند شده و کیست که نداند همان صفات عریض و طویل که می خواست او را منجی نشان دهد می رود موسی شاعری را خانه نشین کند.

به گزارش پایگاه خبری کاوش؛ همان لحظه که موسی شاعری در کلیپی تبلیغاتی می گوید در ۲۴ ساعت حداقل ۱۸ تا ۲۰ ساعت کار می کند، همان وقت که به رسانه ها گفته بود حقوق کارمندان بعد از حقوق کارگران باید پرداخت شود، همان لحظه که نظرسنجی اینستاگرامی می کرد و همان موقع که او را عصای موسی خواندند و ابر مرد، جوان و پر انرژی، مدیر و مدبر برایش ردیف می کردند به همان نسبت نیز دیگرانی که نظاره گر بودند حساس شدند تا شهردار جدید را بهتر بشناسند.

موسی شاعری نه برای دستاوردهای خارق العاده اش و نه برای کارنامه ضعیف اش این روزها تحت فشار است چرا که اساسا یک دوره چهار ماهه برای قضاوت کمی زود است، موسی شاعری تنها به دلیل آنکه شهر و ذینفعان و ذی نفوذان آن را نشناخت و می خواست صرفا با کارهای تبلیغاتی قهرمان شهر شود امروز صدای مخالفان و استیضاحش بلند شده است.

شاید اگر موسی شاعری چنان هیجانی مدیریت خود در شهرداری را شروع نمی کرد مدت ها زمان می برد تا کسی بخواهد رفتار و کارنامه او را مورد بررسی قرار دهد و تنها نقدهایی اگر به او می شد همین عزل و نصب هایی است که تمامی هم ندارند.

واقعا چه لزومی داشت برای شهردار از راه نرسیده کلیپ تبلیغاتی ساخته یا یادداشت اغراق گونه نوشته شود، چه دلیلی داشت در این مدت کوتاه کارهای معمولی مدیریتی چنین بزرگ و عجیب تبلیغ شوند، کسی نبود بگوید وقتی این چنین کسی را بزرگ می کنیم و برای او دستاورد می نویسیم یک نفر هم پیدا می شود و می پرسد کدام دستاورد؟ کسی نبود بگوید وقتی از یک مدیر تازه بر صندلی نشسته مدام چنین تعریف می شود یک نفر هم کنجکاو می شود بپرسد این همه تبلیغات برای چه و هزینه این حمایت ها از کجا پرداخت می شود؟

بارها نوشته ایم که یکی از دلایل عقب افتادگی خوزستان به کسانی بر می گردد که در قالب رسانه وظیفه تمجید و ستایش از صندلی مدیران را بر عهده می گیرند و برایشان هم چندان فرقی نمی کند چه کسی مدیر یا رئیس است، تعریف و تمجیدهای شاخ و برگ داری که حتی آن فرد مدیر را دچار اشتباه می کند و در باد منجی و بزرگ بودن می خواباند و دود آن هم به چشم مردم می رود و هم آن مدیر را می سوزاند.

درست آن بود که موسی شاعری به جای دیروز، امروز در رسانه ها حاضر می شد و می گفت که نقاط قوت و ضعف شهر اهواز را شناخته ام و چنین برنامه های کوتاه مدت و بلند مدتی برای توسعه شهر دارم، اما او اشتباهی از راه نرسیده به رسانه آمده بود و هر چه دلش خواست گفت و امروز هم دارد جواب گفته هایش را می دهد. شاید هم موسی شاعری اسیر یک سناریو شده باشد تا تنها او را ببینند و تنها او را نقد کنند.

هر چه باشد حالا شهردار شاعری مانده و موافقانش که از هر فرصتی استفاده می کنند تا تاییدیه ای در عملکرد خوب و جوان بودنش از دیگران بگیرند و هنوز هم نمی دانند که با این عمل بیشتر آتش این دو دستگی را روشن و کفه ترازو را به سمت مخالفان سنگین می کنند، هر تعریفی که بکنند یکی هست که بپرسد این همه تعریف، عمل کو؟

شهردار شاعری و حامیانش خود بازی رسانه ای را شروع کرده اند اما نمی دانستند که تمام شدنش دست آنها نخواهد بود، آنها برآورد دقیقی از شرایط استان و رسانه های استان هم نداشتند و نمی دانستند که محیط خوزستان و حال روز عقب افتادگی آن، دیگر مدیران دوربینی را تحویل نمی گیرد و کسانی هم هستند که بجای تمجید و ستایش بپرسند، “چه، چرا، چگونه، کی و کجا”؟