از مهدیسی ها عوارض گرفته می شود اما خدماتی داده نمی شود
از مهدیسی ها عوارض گرفته می شود اما خدماتی داده نمی شود

سوال این است، چه ارگانی مجوز ساخت و سازها را داده و می دهد و چرا در مقابل عوارضی که گرفته می شود خدمات مورد نیاز تامین نمی شود، بالاخره که مردم پول مجوز ساخت بنا و حق انشعاب ها را پرداخت کرده اند اما چرا در مقابل این پول های پرداختی خدماتی نمی گیرند سوال بدون پاسخی است.

کوی مهدیس اهواز نه حاشیه شهر است و نه بافت فرسوده و قدیمی و نه غیر قانونی ساخته شده، بلکه منطقه ای نوساز در اهواز است که شرایطی به مراتب بدتر از حاشیه و بافت فرسوده شهر دارد و بیشتر به بیابانی می ماند که انبوهی از ساختمان های نوساز در آن ساخته شده است.

به گزارش پایگاه خبری کاوش، این منطقه چیزی حدود ۳۵ تا ۴۰ هزار جمعیت دارد ولی خیابان های آن آسفالت نیست و حتی تسطیح نشده است، گاز ندارد، آب دچار افت فشار است، از فضای سبز حتی در حد یک بوته خبری نیست، مدرسه ندارد و خدمات و امکانات رفاهی در آن یک آروز است و سگ های ولگرد در آن پرسه می زنند، روز به روز نیز ساختمان های جدیدی در آن در حال ساخت و ساز است.

سوال این است، چه ارگانی مجوز ساخت و سازها را داده و می دهد و چرا در مقابل عوارضی که گرفته می شود خدمات مورد نیاز تامین نمی شود، بالاخره که مردم پول مجوز ساخت بنا و حق انشعاب ها را پرداخت کرده اند اما چرا در مقابل این پول های پرداختی خدماتی نمی گیرند سوال بدون پاسخی است.

اگر این منطقه را ساکنین به زور تصرف و بدون مجوز در آن ساخت و ساز می کردند شاید ندادن خدمات قابل توجیح بود ولی در حال حاضر که قانونی ساخته شده و منبع درآمدی برای سازمان های خدمانی شده چرا به مسئولیت خود عمل نمی کنند؟

در طول دو سال گذشته از استاندار تا فرماندار، شهردار و اعضای شورای شهر همراه با مدیران دستگاه های خدماتی و اهالی رسانه از این منطقه بازدید و به مردم وعده و وعید هایی داده اند که با یک جستجوی ساده قابل دسترسی است، اما چرا به آن همه قول و بهاری که کاشته شد عمل نشد و تنها از مانور رسانه ای آن استفاده کردند سوالی است که باید به آن پاسخ دهند؟ واقعا چه کسی جواب چشم انتظاری ساکنین این منطقه را می دهد که می گویند امروز خیابان های آسفالت می شود و شاید هم فردا؟

در جغرافیا و برنامه ریزی شهری یک اصل وجود دارد به نام عدالت اجتماعی، این بحث مطرح می کند که توزیع عادلانه خدمات و امکانات شهری و دستیابی برابر شهروندان به این خدمات باید سرلوحه برنامه ریزی ها قرار بگیرد تا بحران های اجتماعی و ناعدالتی ها شهری به حداقل برسد.

مثلا در یک نمونه چند وقتی است که شهرداری اهواز طرح آسفالت محله به محله را شروع کرده و در حال انجام آن است، آیا اگر بخواهیم از منظر عدالت اجتماعی این مساله را بررسی کنیم خیابان های مهدیس که خاکی و پر از کنده کاری های عمیق و پستی و بلندی است باید در اولویت قرار می گرفت یا خیابان های محله هایی که رنگ آسفالت آنها پریده بود؟

سوال چرا به مهدیس رسیدگی نمی شود را شاید بتوان با آسفالت کوچه منتهی به محل سکونت حجت‌الاسلام موسوی فرد نماینده ولی فقیه در آخر آسفالت توجیه کرد. مسئولان شهرداری وقتی که دیدند امام جمعه موقت اهواز در محله ای کم برخوردار ساکن شده که خیابان های آن آسفالت ندارد برای اینکه ارادت عملی خود را نشان دهند در کسری از ثانیه کوچه را آسفالت کردند، اقدامی که با واکنش نماینده ولی فقیه در استان نیز رو به رو شد و خواستار آسفالت همه منطقه یا کندن آسفالت کوچه شد.

حال چرا مهدیس رها شده و هیچ کسی نمی خواهد برای بهبود وضعیت آن قدمی بردارد، چون در اینجا مسئولی ساکن نیست و حتی قشر برخوردار نیز زندگی نمی کنند، اکثر اهالی مهدیس قشر ضعیف جامعه هستند که از عهده خرید یا تامین کرایه خانه برنیامدند و در این خرابه ی نوساز ساکن شدند.

با توجه به اینکه برای رسیدگی به وضعیت کوی مهدیس قول های زیادی داده شده ولی به آن عمل نکرده اند، شاید تنها راهی که باعث شود در مهدیس اقدام عملی صورت بگیرد سکونت امام جمعه اهواز برای مدتی در مهدیس باشد تا به خاطر حضور او هم که شده مسئولین فکری برای این منطقه بکنند یا حداقل از نزدیک پاسخگوی چرایی عمل نکردن به وظایف خود باشند.

این مردم صدایشان را کسی نمی شنود، از آنها عوارض می گیرند و به آنها خدماتی نمی دهند، خسته هم شدند از پاس کاری های که از این سازمان به ارگان دیگری می شوند.

کوی مهدیس همین امروز نیز یک خرابه با جمعتی ۴۰ هزار نفری است و حجم بالایی از کار نیاز دارد تا حداقل های یک منطقه ی شهری را داشته باشد، هرچند با گستردگی و تراکم جمعیتی که در منطقه در حال افزایش است و این سهل انگاری هایی که می شود بعید است روزی برسد که آب خوش از گلوی ساکنین این منطقه پایین برود.