فاتحه این همه آموزش را بخوانید
فاتحه این همه آموزش را بخوانید

این نه نافرمانی مدنی است و نه یک دهن کجی به سیاست های جاری جامعه، این صرفا خروجی یک سیستم آموزشی بد است که افراد مسئولیت پذیر و قانونمندی را حتی در امور ابتدایی و همه گیر تربیت نمی کند و به آنها اجازه می دهد این جهل در امور را در مسائل مختلف جامعه داشته باشند.

کاوش؛ مرتضی آژند: کرونا هم با هر سختی که باشد بالاخره تمام خواهد شد اما یک سوال بدون جواب که در بحران های طبیعی و انسانی قبلی نیز پر رنگ و درد آور بوده کماکان به قوت خود باقی خواهد ماند. بحران همراهی نکردن مردم در بلایا، کی به پایان خواهد رسید؟

آتش سوزی پلاسکو، زلزله کرمانشاه و سیل از جمله مواردی هستند که در چند سال گذشته در کشور رخ داده است و در همه آنها مردم با رفتارهایی که از خود نشان دادند خود بخشی از این بحران ها شده بودند. در همین سیل اخیر قدرت آب به حدی بود که حتی سدهای بزرگ جلو دار آن نبودند ولی باز مردم اصول ایمنی و فاصله گرفتن از رودخانه ها را رعایت نمی کردند و همین چیز بدیهی که اگر فاصله نگیرید سیل شما را خواهد برد را نمی خواستند درک کنند.

این خود محوری و رفتار از خارج عرف حالا به بیماری کرونا رسیده و تبعات این سطح از درک و فهم در برخورد با مسائل خود یک بحران شده و عملا مبارزه با این ویروس کشنده را سخت کرده است. هر چقدر هم که گفته می شود توصیه های بهداشتی را رعایت و در اماکن پرتردد حاضر نشوید و در خانه بمانید باز مردم ساز خودشان را می زنند و گویا با هر توصیه بهداشتی بیشتر ترغیب می شوند که از تعطیلات کرونایی و قرنطینه، برای تفریح و سفر استفاده کنند.

واقعا با چه زبانی و چند بار باید گفته شود که آقایان خانم ها در خانه بمانید تا از شیوع بیشتر این ویروس جلوگیری شود، چقدر فهم این جمله سخت است که کرونا قدرت گسترش بالایی دارد و تنها راه مقابله آن قرنطینه خانگی برای شناسایی افراد آلوده و کنترل بیماری است؟

این لجبازی از کجا آمده است که عده ای نه به جان خودشان اهمیت می دهند و نه سلامتی دیگران برایشان مهم است، این افراد از کدام قانون دستورالعمل یا سبک زندگی پیروی می کنند که هر کاری بدیهی را که نباید انجام دهند اصرار به انجام آن دارند، چه در سر دارند حتی وقتی از آنها خواهش می شود که در این شرایط بحرانی حداقل برای حفظ سلامتی خود و خانواده هایتان این موارد را رعایت کنید باز گوششان به چیزی بدهکار نیست و خودسر با موضوعات برخورد می کنند.

این نه نافرمانی مدنی است و نه یک دهن کجی به سیاست های جاری جامعه، این صرفا خروجی یک سیستم آموزشی بد است که افراد مسئولیت پذیر و قانونمندی را حتی در امور ابتدایی و همه گیر تربیت نمی کند و به آنها اجازه می دهد این جهل در امور را در مسائل مختلف جامعه داشته باشند. این رفتار ضد جامعه حتی اگر آگاهانه و بر اساس همان منفعت شخصی و خود رایی که در کشور نهادینه شده هم صورت بگیرد باز از آموزش بد و الگوهای رفتاری بد نشات می گیرد.

موضوع آنجا آزار دهنده تر می شود که این تیپ رفتاری به یک قشر خاص مربوط نمی شود و از بالا تا پایین جامعه با تحصیلات و سطح درآمدی مختلف در این دسته وجود دارد. نشان آن هم همین مردمی است که در این شرایط قرنطینه و مرگ، با خودروهایی در مدل های رنگارنگ گران پشت درهای ورودی شهرها مانده اند و با خواهش و زور هم حاضر به برگشت نیستند.

مدرسه، دانشگاه، تلویزیون، مکان های فرهنگی، مراکز مذهبی، بیلبوردهای تبلیغاتی سطح شهر و .. شبانه روز با هزینه های سرسام آوری در این کشور به بحث آموزش مشغول هستند و می گویند آن کار را بکنید و این کار را انجام ندهید. اما چرا خروجی این همه مرکز تربیتی چنین افراد فرهنگ گریزی بوده، یا آموزش ها بد است یا هم مسائل اشتباهی آموزش داده می شود که چنین افرادی در جامعه وجود داشته باشند.

هرچند که ناآگاهی و رفتار غیر قابل درک گروهی از مردم دیگر بخشی از بحران ها شده اما نباید آن را به تنهایی مسبب همه گرفتاری ها دانست و باید به ضلع دیگر آن یعنی بی برنامگی و سرگردانی مسئولان در بحران ها نیز اشاره کرد و شاهد آن هم همین باشد که این همه نهاد و سازمان عریض و طویل و مدعی نتوانستند یک تصمیم قاطع و شفاف در بحث ممنوعیت سفر و قرنطینه شهر ها بگیرند تا این هرج و مرج کرونایی در کشور شکل بگیرد و مردم خود ورودی های شهرها را ببندند و مقابل همدیگر قرار بگیرند.