مگر دیگران چه گلی به سر این مملکت زده اند که ما از انجام آن عاجز باشیم
مگر دیگران چه گلی به سر این مملکت زده اند که ما از انجام آن عاجز باشیم

مساله پیچیده ای نیست، سیستم مدیریتی کشور به هر دلیلی به سمتی رفته است که تفاوت ها کمرنگ شده و به چشم نمی آید، وقتی یک نماینده مجلس یا مدیر هنر خاصی از خود نشان نمی دهند و حتی به وظایف مسئولیت خود آشنا نیستند و عملکرد آنها باعث شده شرایط زندگی هر روز بدتر از دیروز شود، اولین چیزی که به ذهن ها می آید این است که چرا ما نباید جای او نشسته باشیم، من که نسب به او سطح معلومات و آموخته های بیشتری هم دارم و می توانم شرایط را بهتر کنم.

۸۹۳ نفر برای کسب ۱۸ کرسی مجلس  یازدهمین دوره انتخابات مجلس در خوزستان ثبت نام کرده اند و در انتظار تایید صلاحیت خود هستند، سوالی که مطرح می شود این است چه فعل و انفعالاتی در جامعه صورت گرفته که این تعداد داوطلب برای مجلس ثبت نام کرده اند، آن هم در دوره ای که مشکلات ریز و درشتی به طور خاص خوزستان و در عرصه داخلی و خارجی کشور را احاطه کرده است.

به گزارش پایگاه خبری کاوش؛ عوامل زیادی در این ثبت نام ها می تواند دخیل باشد که خوشبینانه ترین آن این است که ثبت نامی ها از وظایف نمایندگان و کارکرد مجلس اطلاع دارند و از توانایی لازم برای گرفتن این مسئولیت مهم برخوردار هستند، یک مورد دیگر که از وزن بیشتری برخوردار است جایگاه مجلس و عملکرد نمایندگان در دوره حاضر و قبل تر است. شاید اگر از اکثر کسانی که ثبت نام کرده اند چرایی آن را سوال کنید حتما به این جواب می رسید که مگر نمایندگان دوره های قبل یا حتی مدیران دیگر بخش ها چه گلی به سر مملکت زده اند که ما از انجام آن عاجز باشیم.

در واقع بخشی از این خودباوری که باعث شده هرکسی به خودش اجازه داوطلبی را بدهد یا خود را محق بداند، مدیریت غلط و بدون نتیجه کسانی است که در سال های گذشته در این کشور مسئولیت داشتند. تخصص محور نبودن سیستم مدیرتی کشور، ضعف عملکری و مهم تر از آنها عدم پاسخگویی، باعث شده است که هر کسی این احساس را کند که برای گرفتن هر سمت یا مسئولیتی توانمند است.

مساله پیچیده ای نیست، سیستم مدیریتی کشور به هر دلیلی به سمتی رفته است که تفاوت ها کمرنگ شده و به چشم نمی آید، وقتی یک نماینده مجلس یا مدیر هنر خاصی از خود نشان نمی دهند و حتی به وظایف مسئولیت خود آشنا نیستند و عملکرد آنها باعث شده شرایط زندگی هر روز بدتر از دیروز شود، اولین چیزی که به ذهن ها می آید این است که چرا ما نباید جای او نشسته باشیم، من که نسبت به او سطح معلومات و آموخته های بیشتری هم دارم و می توانم شرایط را بهتر کنم.

شکی در آن نیست که اگر در هر حوزه ای نخبگان و مدیری قوی و تاثیرگذار بر مسند نشسته باشد دیگر همگان به خودشان اجازه نمی دهند این ادعا را کنند که اگر ما بودیم بهتر انجام می دادیم و حتی افسوس بخورند که قربانی نابرابری ها و شرایط شده اند که نتوانسته اند کاره ای شوند.

در نهایت باید گفت که همه حق دارند که ثبت نام کنند و حتی تایید صلاحیت شوند چرا که اصل انتخابات بر همین اساس استوار است، ولی ما هم حق داریم به کسانی رای دهیم که توانایی انجام اداره کشور را داشته باشند و در واقع ما تعیین کننده هستیم که در این عرضه داوطلب ها، اصل  را از فیک تشخیص و به آنها اعتماد کنیم.