[ad_1] روزنامه اعتماد در یادداشتی به توئیت فتاح؛ رئیس بنیاد مستضعفان درباره پلمپ دانشکده خبر واکنش نشان داد. این رسانه اصلاح طلب در ادامه نوشت: «عمدا از دانشکده خبر شروع کردیم تا خبرش به گوش همه برسد، عزم جدی است!» این جملهای است که «سیدپرویز فتاح» رییس جدید بنیاد مستضعفان در حساب توییتریاش در توضیح […]
[ad_1]
روزنامه اعتماد در یادداشتی به توئیت فتاح؛ رئیس بنیاد مستضعفان درباره پلمپ دانشکده خبر واکنش نشان داد.
این رسانه اصلاح طلب در ادامه نوشت: «عمدا از دانشکده خبر شروع کردیم تا خبرش به گوش همه برسد، عزم جدی است!» این جملهای است که «سیدپرویز فتاح» رییس جدید بنیاد مستضعفان در حساب توییتریاش در توضیح پلمب و بعد دادن مهلت به دانشکده خبر نوشت.
۳ فرض را میتوان درباره این نوشته فتاح از نظر گذراند. نخست اینکه این مدیر عملگرا از زیرمجموعهاش خواسته بوده شروع به بازپسگرفتن اموال و طلبهای بنیاد مستضعفان کنند و وقتی این کار شروع شده آن هم با دانشکده خبر و فشار رسانهای زیادی تولید شده آن را بهانه قرار داده و این جمله را بیان کرده است. در این فرض او باز هم هوشمندانه رفتار کرده است. اما فرض دوم این است که واقعا نیت پشت توییتش همان است که گفته؛ یعنی برنامهریزی کرده و …
برای آنکه به وعدههایش یعنی بازستاندن اموال بنیاد مستضعفان از نقطهای شروع کرده که پیامی صریح به دیگر مخاطبانش بدهد. همانهایی که فتاح در توصیفشان در توییتر خود نوشته است: «اموال مستضعفان دست هر مقام و منصبی باشد باید برگردد.» اگر این فرض را بپذیریم حکایت از توجه «سیدپرویز فتاح» به قدرت رسانه دارد. قدرتی که میتواند به قلدران و گردن کلفتهایی که اموال مستضعفان را گرفته یا تصاحب کردهاند، پیام برساند. شاید گفته شود چرا با دانشجویان دانشکده خبر بدرفتاری شد و چرا با آنها نظیر تصاحبکنندگان رفتار شد.
این موضوع را باید بررسی کرد و اتفاقا از روحیه فتاح میتوان این انتظار را داشت که در قبال بدرفتاری نیروهای تحت امرش توضیح دهد و حتی دلجویی کند. اما پرسش یاد شده روی دیگری دارد؛ چرا فتاح از همان ابتدا سراغ آنهایی که مورد نظرش بودهاند، نرفته است؟ به نظر میرسد اینجا با چاشنی خوشبینی میتوان این گونه انتظار داشت که فتاح با وعدهای که داده بود ذهن و حواس جامعه خبری را با پلمب کردن دانشکده خبر به خود فراخواند. این فراخواندن فقط به جلب توجه ختم نمیشود. اگر قرار است فتاح به وعده خود عمل کند حالا باید سراغ صاحب منصبانی برود که اتفاقا زورشان خیلی بیشتر از دانشجویان، استادان و مدیران دانشکده خبر است. بنابراین عملا او انتظاری در میان اهالی رسانه ایجاد کرده است که حالا نورافکن و ذرهبین اهالی مطبوعات و رسانه روی گام بعدی او متمرکز میشود.
کاری که اگر پشتیبانی و همراهی رسانهها به عنوان رکن چهارم دموکراسی و ابزاری ضدفساد نباشد، فتاح قادر نخواهد بود وعده خود را عملی کند. خاصیت شفافسازی رسانهها چیزی نیست که صاحبان زر و زور به راحتی از پس آن برآیند. بنابراین اگر فرض اول و دوم صحیح نباشد به حالت سومی میتوانیم برسیم که باز هم به نفع مردم و به طور خاص مستضعفان است.
فتاح در نخستین اقدام خود دست به کاری زد که رسانهها و جامعه خبری گوش به زنگ ایستادهاند تا او را رصد کنند و ببینند آیا در قبال صاحبان زر و زور که اموال بنیاد را تملک کرده یا منابع آن را میبرند، ثابتقدم است؟ رسانهها دقیقا مثل ذرهبین میتوانند عملکرد خرد و ریز را برجسته کنند و مثل نورافکن به جاهای تاریک نور بتابانند تا واقعیت نمایان شود. هر چه باشد این انتظار عمومی برجستهتر شده است که اموال مستضعفان باید زودتر و صریحتر بازگردانده شود.
[ad_2]