خوزستان همچنان رتبه دوم بیکاری در کشور
خوزستان همچنان رتبه دوم بیکاری در کشور

آیا واقعا هنوز به این باور نرسیده ایم که در همه این سال ها راه را اشتباه آمده ایم و باید یک تجدید نظر در برنامه ریزی ها و کسانی که اقتصاد را می چرخانند یا در آن دخالت نابجا می کنند انجام شود، نباید بعد از این همه سال از خودمان بپرسیم چرا با این همه استعداد و پتانسیل و پس از چهار دهه سرمایه گذاری، هر روز دایره فقر خوزستان گسترده تر می شود و خبری از رفاه و آسایشی که باید باشد، نیست؟

مرتضی آژند در نشریه عصر تولید نوشت: استان خوزستان در جدیدترین آمار منتشره در بهار ۹۸ همچنان رتبه دوم بیکاری در کشور را دارد و گویا جایگاه این استان در رده استان های با نرخ بالای بیکاری در حال تثبیت شدن است، جایگاهی که چندان با اسم خوزستان و منابع سرشار آن همخوانی ندارد.

سوالی که در این خصوص مطرح می شود این است که چرا خوزستان که بار اقتصاد کشور را به دوش می کشد باید رتبه بیکارترین ها را به خود اختصاص دهد و یک سوال دیگر این است که آیا از همه ظرفیت ها و پتانسیل های این استان به خصوص ظرفیت هایی که می تواند در بنگاه های مقیاس کوچک و متوسط به کار گرفته شود، استفاده می شود یا خیر؟

یکی از دلایل این ناکامی به دولتی بودن اقتصاد در خوزستان نسبت داده می شود که چون اقتصاد خوزستان را صنایع بزرگ ملی تشکیل می دهند بیشترین تاثیر را نیز در حالت رکودی از آن می پذیرد و هر وقت که اقتصاد ملی با مشکلی رو به رو شود، تحریم شود یا هر مولفه دیگری که بر اقتصاد ملی تاثیر بگذارد، به تبع آن بیشترین آسیب را نیز به واسطه این دولتی بودن، خوزستان می بیند.

این استدلال شاید هم درست باشد اما آیا خوزستان تنها باید از تاثیرات منفی اقتصاد ملی باید آسیب ببیند یا وقتی که اقتصاد ملی در ریل خود قرار می گیرد و صنایع بزرگ در مدار رشد و تولید هستند باز به همان نسبت نیز اقتصاد خوزستان باید رونق بگیرد و در زندگی مردم این استان خود را نشان دهد؟

حال که اقتصاد خوزستان ملی است و هزینه ها و ضررهای آن را هم پرداخت کرده و می کند، چرا نتوانسته ایم با تعامل و حتی چانه زنی با نیروهای مرکز نشین از وجود این مراکز برای رونق اقتصاد استان و بهتر شدن زندگی مردم استفاده کرده و در بحث زیست محیطی آنها را ملزم به رعایت استانداردهای لازمه بکنیم؟ چرا تنها در استان نشسته ایم و گلایه می کنیم که سهم ما را نمی دهند، آیا بهتر نیست که بگوییم نتوانسته ایم که بگیریم نه اینکه آنها نمی دهند.

مساله دیگر، آیا در طی سالیان و شاید دهه های گذشته نباید تدابیری اتخاذ می شد تا اقتصاد استان از این صنایع بزرگ که تنها در آنها سرمایه گذاری صورت می گیرد و مخاطرات زیست محیطی آنها برای استان بوده و در توزیع عادلانه ثروت، تولید اشتغال و کاهش فقر جایگاهی ندارند جدا کرد، یعنی هیچ پتانسیل دیگری در خوزستان نیست که دست از سرمایه گذاری منابع استانی و بخش خصوصی در صنایع بزرگ برداریم و به آن سمت و سو حرکت کنیم.

آیا باید در همه شهرهای ما یک شرکت پتروشیمی که سرمایه بر و تکنیک محور است و نیروهای ماهر کمی نیز به کار می گیرد ساخته شود؟ یعنی نمی شود در یک شهر که نیروی کار زیاد و کم سوادی دارد متناسب با پتانسیل های و نیروی کار آن شهر سرمایه گذاری های دیگری را انجام داد؟

نمی شود به جای صنایع بزرگ، کشاورزی را توسعه داد، به صنعت توریسم اعتبار بخشید، صنعت سلامت یا بهداشت و درمان را با توجه به موقعیت مکانی استان خوزستان و نیاز کشورهای همسایه توسعه و رونق بخشید یا هر استعداد و پتانسیل دیگری که در آن منطقه است را شناسایی و روی آن سرمایه گذاری کرد؟

آیا نمی شود در بخش کشاورزی که تنها در یک مورد کشاورزان خوزستان با استفاده از تسهیلات کم بهره دولتی حدود ۵ هزار تراکتور از بیرون استان خریده اند، کارخانه ساخت تراکتورسازی و دیگر ماشین الات کشاورزی راه اندازی کرد یا صنایع تبدیلی این بخش را فعال و سرمایه گذاری های دولتی و بخش خصوصی را به این سمت هدایت کرد؟

نکند که در قانون آمده که تنها فلان استان مجاز است که تراکتور و کمباین سازی داشته باشد، دیگری در پوشاک و کفش حرفی برای گفتن داشته باشد، یکی مبلمان و وسایل منزل بسازد، یکی کارخانجات لبنیات داشته باشد و از خوزستان هم باید نفت و مواد خام صادر شود.

واقعا فعالیت های با مقیاس بزرگ ملی را از خوزستان جدا کنیم چند کارخانه دیگر، چند صنعت دیگر، چه تعداد صنایع کوچک و متوسط، چه فعالیت اقتصادی دیگری در این سال ها در خوزستان رونق گرفته است که خاص خوزستان باشند و به آنها ملی نگویند؟

آیا ریخت و شکل شهرها و روستاهای خوزستان، وضعیت زیرساخت ها، فرسودگی تاسیسات خود نشانی از حال بیمار استان خوزستان و تابعی از اقتصاد آن شهر و روستا نیست؟

آیا واقعا هنوز به این باور نرسیده ایم که در همه این سال ها راه را اشتباه آمده ایم و باید یک تجدید نظر در برنامه ریزی ها و کسانی که اقتصاد را می چرخانند یا در آن دخالت نابجا می کنند انجام شود، نباید بعد از این همه سال از خودمان بپرسیم چرا با این همه استعداد و پتانسیل و پس از چهار دهه سرمایه گذاری، هر روز دایره فقر خوزستان گسترده تر می شود و خبری از رفاه و آسایشی که باید باشد، نیست؟