مرتضی آژند؛ کاوش اخبار: تصور دنیایی بدون برق غیر ممکن است و آنچه پلی بین تاریکی و روشنایی و دنیای دیروز و امروز شده همین انرژی الکتریکی است و روز به روز وابستگی ها به این مایه حیات از چرخش چرخهای صنعت تا روشنایی منازل مسکونی بیشتر میشود. برقی که زیرساخت و نیاز هر نوع خدمات رسانی بوده و تضمین کننده رفاه و آسایش شهروندان است.
بر خلاف تصورهای شکل گرفته که خیال می کنند روشنایی برق مانند نور خورشید تمام نمیشود و وظیفه ذاتیاش است که هر روز بتابد و ما نیز مختار هستیم که از این نور بینهایت به هر روشی استفاده کنیم، برق یک انرژی محدود بوده که اگر با آن بد رفتاری صورت بگیرد تمام هم میشود. مانند همین خاموشیهای تابستان ۱۴۰۰ که نشان داد زندگی بدون برق چه سختیهایی دارد.
خاموشیهای اخیر که به دلیل کاهش ذخیره آبی سدها و محدودیت در تولید برق نیروگاه های برق آبی اتفاق افتاد، نشان داد که در نگاههای سنتی به صنعت برق باید بازنگری صورت بگیرد و نباید تنها بر تولید و انتقال برق تکیه کرد و لازم است به ضلع دیگر این صنعت یعنی مصرف کنندگان هم توجه لازم صورت بگیرد و در واقع مکمل تولید برق، مصرف آن است و بدون مدیریت مصرف، هر چقدر تولید صورت بگیرد باز در شبکه نوسان به وجود میآید به ویژه در مواقعی که محدودیت ناخواسته در تولید مانند خشکسالی اخیر رخ دهد.
نگاه به مصرف کننده و مشارکت دادن آن در مدیریت مصرف برق به این معنا است که برق همیشه پایدار نیست و این رفتار مشترکین است که تعیین میکند در ساعت هایی که در شبکه کمبود وجود دارد خاموشی رخ بدهد یا با مدیریت مصرف و خاموش کردن یک لامپ یا تنظیم دمای کولر، پایداری شبکه حفظ شود.
اهمیت مدیریت مصرف وقتی روشن میشود که بدانیم تنها برای تولید هر مگاوات برق در شرایط کنونی اقتصادی حاکم بر کشور و تحریم، از ۱۰ تا ۲۵ میلیارد تومان با توجه به تکنولوژی و راندمان به کار رفته در نیروگاه باید سرمایه گذاری انجام شود و اگر بخواهیم هزینههای انتقال و توزیع را نیز در نظر بگیریم سرسام آور تر هم خواهد شد. به طور نمونه احداث یک پست ۴۰۰ کیلوولت انتقال و فوق توزیع، به سرمایه گذاری بیش از ۶۰۰ میلیارد تومانی نیاز دارد.
در واقع مدیریت مصرف به معنای تبلیغ مصرف نکردن نیست بلکه باید به معنای خوش مصرفی و درک متقابل داشتن از صنعت برق به ویژه در ساعتهای پیک مصرف و پرباری شبکه معرفی شود که در این الگو مشترکین می توانند با رعایت الگوی مصرف و خارج کردن وسایل غیر ضروری از مدار به پایداری شبکه کمک کنند. مدیریت مصرف یعنی نگوییم که مصرف می کنیم و پول آن را پرداخت می کنیم بلکه بگویبم رفتار ما کمک می کند که خاموشی در شبکه رخ ندهد و دیگران از نعمت برق بی بهره نشوند.
البته که در مدیریت مصرف نه تنها باید از مشترکین انتظار همکاری داشت بلکه لازم است که اقدامات زیربنایی و اساسی تری از جنس قانون گذاری و نظارت هم در این زمنیه انجام شود که یک نمونه آن نورگیری طبیعی و عایق کاری ساختمان ها بوده که تاثیر ویژهای در گرم و خنک نگه داشتن ساختمانها دارد و میتواند در جلوگیری از هدر رفت انرژی موثر باشد. گفته میشود عایقکاری یک خانه در تابستان تا ۱۰ درجه آن را خنک تر و در زمستان ۵ درجه گرم تر نگه میدارد که این ارقام مثلا در استانی مانند خوزستان که از بار هشت هزار و ۵۰۰ مگاواتی تابستان آن ۶ هزار مگاوات به وسیله کولرها و بار سرماشی مصرف میشود، میتواند به نوعی مدیریت مصرف خودکار و تضمین کننده پایداری شبکه برق باشد.
نکته دیگر تولید وسایل برقی با مصرف انرژی کم و بیشترین کارایی است چرا که با وسایل برقی پر مصرف، انتظار مدیریت مصرف چندان معنایی نمیدهد و مشترکین چاره ای جز پر مصرفی ندارند. نوسازی وسایل برقی و استفاده از تجهیزات کم مصرف به ویژه در زیباسازی شهرها و ساختمان های عمومی، از دیگر مواردی است که می تواند در کاهش مصرف برق و جلوگیری از هدر رفت انرژی موثر باشد.
این گفته ها به این معنی نیست که دولت ها همه چیز را در مدیریت مصرف خلاصه کنند و دست روی دست بگذارند و متناسب با نیاز و رشد مصرف برق در کشور، سرمایهگذاری و نیروگاه جدید احداث نکنند بلکه به این معنا است که مشترکین یکی از ارکان اصلی صنعت برق هستند که میتوانند با مسئولیت پذیری و خوش مصرفی به پایداری شبکه برق کمک و در هزینههای اقتصادی خود صرفهجویی کنند یا با بیتفاوتی و بد مصرفی باعث هدر رفت انرژی و خاموشی شبکه شوند. خاموشی که دود آن به چشم همه خواهد رفت.