نبرد مردم خوزستان با سیل ادامه دارد. گونیهای خاک، خاکریزها و سیل بندها بستری برای جوانان شده است که گوش به صدای آب کارون و دز دادهاند تا به محض خیز آب، به دفاع از شهرهایشان برخیزند.
زهرا کشوری
نبرد مردم خوزستان با سیل ادامه دارد. گونیهای خاک، خاکریزها و سیل بندها بستری برای جوانان شده است که گوش به صدای آب کارون و دز دادهاند تا به محض خیز آب، به دفاع از شهرهایشان برخیزند. سیل بند در دهلاویه که میشکند، جوانان شهربا تن شان جلوی ورود آب را میگیرند تا گونیهای خاک برسد. آب پشت سد میماند و دوباره «یزله»گویان پیروزی شان را به رخ میکشند. آنها میدانند ممکن است سیل بند بشکند و آب با تأخیر وارد خانههایشان شود اما میگویند حاضر به ترک شهر نیستند. این مسأله هرچند همبستگی و عشق به خاک را در بهترین شکل به نمایش میگذارد اما جلوی امدادرسانی را میگیرد.
«عین دو» اهواز آشفته است
«عین دو» اهواز قبل از سیل، زخم فقر به تن داشت. سیل حالا دارد همان لباس مندرس را هم از تنشان بیرون میکشد.مردم منطقه حاضر نیستند به کمپها بروند. این منطقه حاشیهای، چندین هزار نفر جمعیت دارد. فعالان حوزه اجتماعی معتقدند لازم است با مردم این منطقه برای اسکان در کمپها صحبت شود. البته وضعیت کمپها چندان ایدهآل نیست.
خبرنگاران اجازه ورود به برخی از کمپهای شهر را ندارند. عین دوییها، یک دلیل دیگر هم برای عدم ترک خانه دارند. این دلیل شامل حال همه سیل زدگان استان میشود؛حفاظت از وسایل خانه. برخی از ساکنان، وسایلشان را روی پشت بام گذاشتهاند تا از دستبرد سیل در امان بماند اما باران به کمین آنها نشسته است. اعضای جمعیت دانشجویان داوطلب امام علی در حال پخش نایلون به بعضی از خانوادهها برای حفاظت از وسایل روی پشت بامها هستند. آنها سعی میکنند خانوادهها را راضی کنند تا به کمپها بروند اما موفقیت شان اندک است. دیروز دو خانواده را راضی کرده بودند تا به کمپی امن بروند تعداد آنها ۲۵ نفر میشود. اما امروز پشیمان شدهاند و میگویند که به کمپ نمیروند. اعضای جمعیت امام علی خاک و گونی را بوسیله کامیون به منطقه میرسانند. در برخی از مناطق،مردم هنوز نتوانستهاند فرد معتمدی را به گروههای امدادی معرفی کنند تا کمکها با هجوم مردم رو به رو نشود. یکی از اعضای جمعیت امام علی میگوید: «ما در منطقه مندلی مشکلی نداریم. چون قبل سیل در این منطقه فعالیت کردیم. بنابراین همراهی مردم بسیار خوب است.» اما همه مناطق با گروههای امدادی آشنا نیستند. تنشها و واکنشهای عصبی در ابتدای یک حادثه طبیعی و غیر طبیعی مسألهای معمول است اما سیل هر روز شهر و محله جدیدی را به محاصره درمی آورد.
امدادگران مدام با واکنشهای عصبی سیلزدگان جدید رو به رو میشوند! این اتفاقها به شهر یا استان خاصی هم ختم نمیشود. سیلزدگان بعضی از روستاها که برای گرفتن کمک به کنار جادهها آمدهاند معمولاً امکانات بیشتری نصیب آنها میشود. این مسأله به عدالت توزیع امکانات در شرایط حال حاضر خدشه وارد میکند.
ماجرای آفرودیها در سیل
سیل لرستان و مناطق صعبالعبور نگاه بسیاری را به گروهی به نام «آفرودی»ها جلب کرد. برخی از آنها میگویند تجربه حضور در سونامیها را هم دارند. در لرستان مناطق صعبالعبور و مسیرهای مسدود و تخریب شده حضور آنها را الزامی میکرد و در خوزستان حجم سیلی که وارد خیابانها شده عبور ماشینهای معمولی را غیر ممکن میکند. جاده اهواز به شوش را آب چنان به محاصره درآورده که جز ماشینهای آفرودی، ماشینهای دیگر جرأت عبور از آن را ندارند. گروههای امدادی هم برای ارسال کمکها نیاز به آفرود دارند. یکی از اعضای جمعیت امام علی در گفتوگو با «ایران» میگوید: «برای رساندن کمک به برخی از مناطق نیاز به آفرود داریم. آفرودسواران داوطلب میتواند با شماره ۰۹۳۸۶۱۱۱۵۷۱ تماس بگیرند.». آنها نیاز به پزشک هم دارند. او میگوید: «اگر آفرود سواران یا پزشکان به علت تعدد تماسها، موفق به پاسخ نشدند، پیام بدهند تا اعضا، برای حضور آنها در منطقه تماس بگیرند و برنامهریزی کنند.»
سیل تپه به تپه به دنبال اهالی بیت العمیر
ساکنان بیت العمیر در منطقه الهایی تپه به تپه از سیل میگریزند. روستایشان را که سیل به تصرف درآورد، ساکن جنگلهای اطراف روستا شدند. جنگلهای شنی و ماسهای با پوشش گیاهی خاص منطقه. سیل اما به دنبال آنها به جنگل هم آمد. اهالی تپههای زیادی زیر آب را نشان میدهند و میگویند پریروز روی فلان تپه بودند. بهمان تپه را هم دیروز سیل از آنها گرفت. تا آب به آنها نزدیک میشود یک تپه عقبتر میروند اما تپهها را جوری انتخاب میکنند که خانه هایشان در دیدشان باشد. سیل تا نزدیک سقف خانه آمده است. برخی وسایل خانه را روی سقف گذاشتهاند. آنها هم که دو طبقه دارند، اگر فرصت داشتهاند، وسایل را به طبقه بالا بردهاند.
فاصله تپهها تا خانه آنقدر دور است که برای رفع دلتنگی و نگرانی باید دوربین به دست بگیرند و زل بزند توی آب گل آلود رودخانه! به همه آنها چادر هلال احمر نرسیده است. برخی دور چند درخت پتو کشیدهاند و با هر چیزی که دم دستشان بوده، سقفی برای خود درست کردهاند. گاو و گوسفندی اگر داشتهاند با یک طناب و میله به جلوی در خانه گره زدهاند. پشهها به حیوانات جذب میشوند اما اهالی را نیش میزنند. همین مسأله هم شمار گزش در میان سیلزدهها را بالا میبرد. اما آنها میگویند: «جای دام هایشان باید امن باشد. میخواهند بتوانند از احشام شان مراقبت کنند.»
کارون و دز در عنافجه دست به یکی کردند
کارون و دز از دو سو منطقه «عنافجه» در شهر باوی را محاصره کرد. این منطقه ۴۵ روستا دارد. هر دو رودخانه طغیانیاند و به قصد تخریب آمدهاند. این دو رودخانه تا به امروز زمینهای کشاورزی را از روستائیان گرفتهاند و خود را به دو متری نخلها رساندهاند. خانهها تا خرخره در آب اند. خانهها نفس نمیکشند. برخی از روستائیان خواب بودند که این دو شبیخون زدند. سیل راهزن است. وقتی فرار کردند حتی دمپایی نداشتند. خانهها گلی و خشتی است و آب را تاب نمیآورد. فرونشست خانهها را تهدید میکند. گندمها و بامیه روستائیان با سیل به فنا رفت. برخی از آنها ساکن خانه روستائیانی شدهاند که سیل برای آنها نقشهای ندارد.
بعضی از زنهای روستایی مسئولیت پخت نان را برای خود و سیلزدهها به عهده گرفتهاند. آنها پذیرایی خوبی از سیلزدهها دارند اما به این معنا نیست که همه روستاها چنین با آغوش باز آنها را میپذیرند. یکی از اعضای جمعیت امام علی میگوید: «بعضی از زنان باردار در شرایط سخت زایمان میکنند.» افرادی که فشار خون و دیابت دارند در معرض خطر بیشتری هستند. بیماری پوستی گال هم رمیدگان از سیل را تهدید میکند.