«از ايذه تا ايزد..»
«از ايذه تا ايزد..»

آن زاده‌ی ايذه، برگزيده‌ی ايزد گشت و در سايه سار درد و درك درست از زندگی و ارزندگی،
قَد برافراشت و قدر برافزود تا بدانجا كه ناجیِ غير گشت و منجی خويش. حال، مائيم و روزگار پس از او

سعید رضوانی: آنگاه كه خدا بر آن می‌شود تا بنده‌ای برگزيند ،زمين و زمينه‌ی آزمونش را مهيّا می‌سازد
و گاه اين آزمون، به موازات تعالی، تعاليم نيز دارد…

و علی لندی؛
همان برگزيده‌ای است كه در سِير آزمونی سخت، تعالی يافت
و نيز در مسير آموزشی سبز، ديگران را تعاليم داد!…

و اينک علی؛
آن زاده‌ی ايذه، برگزيده‌ی ايزد گشت و در سايه سار درد و درك درست از زندگی و ارزندگی،
قَد برافراشت و قدر برافزود تا بدانجا كه ناجیِ غير گشت و منجی خويش. حال، مائيم و روزگار پس از او!…

براستی؛
علی را خلاصه در گريستن كردن و از نگريستن غافل ماندن، جور و جفا به جدّ و جَهد او نيست؟!

آری؛
آن اسوه‌‌ی بی‌بدیل که به نیکی توانست از حادثه، حماسه بسازد، بيش و پيش از تحزّن، شايسته به تلمّذ است!

پس بياييم آموزگارانه به موازات حُزن در فراق آن نگار ماندگار، آموزه ها و انگيزه‌های رهايی بخشی كه علی را عالی ساخت، به مدد تعليم و تربيت در نهاد نونهالان اين ديار، نه نمادين، كه نهادين كنيم.