شورای شهر، نهادی که راه خود را گم کرده است
شورای شهر، نهادی که راه خود را گم کرده است

بررسی عملکرد شوراهای اسلامی شهر و روستا در دوره هایی که گذشت نشان دهنده این واقعیت است که شوراها بجای آنکه بستری برای پیشبرد برنامه اجتماعی، اقتصادی، عمرانی و … شهر و روستا باشند از اهداف اصلی و متعالی خود دور شده و درگیر باند بازی، سیاست بازی، قومیت گرایی و لابی من ها، شده اند.

شهرام بذرافکن؛ کاوش اخبار: توجه به ایجاد و توسعه سازمان های محلی یکی از مشخصات قرن حاضر است اگر چه نمی توان خاستگاه این حکومت ها را به کشور یا ملت خاصی نسبت داد،آنچه مسلم است حکومت های محلی سابقه و قدمت نسبتا زیادی دارند.

در کشور ما بانیان مشروطیت به اهمیت وجود سازمان های محلی در رشد دموکراسی و توسعه اجتماعی آگاه بودند، به گونه ای که حدود ۲/۳ قوانینی که در این دوره تصویب گردید مربوط به انجمن های ایالتی و ولایتی و قانون بلدیه بود و در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران نیز اهمیت بسیاری برای سازمان های محلی و مشارکت مردم در امور کشور قائل شده است به گونه ای که اصول یکصد تا یکصد و شش قانون اساسی در فصلی تحت عنوان شوراها، به اهداف، نحوه تشکیل و حدود و اختیارات شوراها پرداخته است.

بنابر آنچه در اصول قانون اساسی آمده، هدف و فلسفه وجودی تشکیل شوراهای اسلامی شهر و روستا، تمرکز زدایی از مدیریت اجرایی کشور، تفویض امور به نهادهای محلی، مشارکت دادن مردم در اداره امور شهر و روستا و …است. در واقع شوراها تبلور حضور مردم، دیدگاه ها، افکار، خواسته ها، نیاز ها و تمایل مردم در صحنه برنامه ریزی می باشند.

در اصل یکصد قانون اساسی به این مهم اشاره شده است که برای پیشبرد سریع برنامه‏ های‏ اجتماعی‏، اقتصادی‏، عمرانی‏، بهداشتی‏، فرهنگی‏، آموزشی‏ و سایر امور رفاهی‏، اداره امور هر روستا، بخش، شهر، شهرستان یا استان با نظارت شورایی به‏ نام‏ شورای‏ ده‏، بخش‏، شهر، شهرستان‏ یا استان‏ از طریق همکاری مردم و با توجه به شرایط و مقتضیات محلی صورت می گیرد.

با این وجود بررسی عملکرد شوراهای اسلامی شهر و روستا در دوره هایی که گذشت نشان دهنده این واقعیت است که شوراها بجای آنکه بستری برای پیشبرد برنامه اجتماعی، اقتصادی، عمرانی و … شهر و روستا باشند از اهداف اصلی و متعالی خود دور شده و درگیر باند بازی، سیاست بازی، قومیت گرایی و لابی من ها، شده اند.

در واقع شوراها در کلانشهرها و شهرهای بزرگ به نوعی قربانی جناح بازی های سیاسی معمول و در شهرهای کوچک اسیر قومیت گرایی افراطی شده اند. بنابرآنچه گفته شد صلاحیت و شایستگی افراد در شوراهای شهر و روستا تحت تاثیر موارد ذکر شده به فراموشی سپرده شده و به جای آنکه مسئله و مشکلی از مردم و اداره امور شهر و روستا حل کرده، خود به عنوان مشکل و معضل بروز کرده است.

کافی است نگاهی به آمار تعداد بازداشت ها و سلب عضویت های شوراهای شهر و روستا و تخلفات شهرداری ها بیندازیم تا به این واقعیت پی ببریم که شوراها از مسیر اصلی خود دور افتاده و راه خود را گم کرده اند و تا چه اندازه در خصوص عمل به انجام وظایف محوله طبق قانون اساسی کوتاهی و اهمال کرده اند.