کرگدن، گزارش یک فاجعه
کرگدن، گزارش یک فاجعه

کرگدن خبر از یک فاجعه می‌دهد که حاصلش نگاه غم‌ انگیز به انسان و روابط ناسالم زندگی و عریان شدن نیمه‌ی تیره و زشت شخصیت او در نتیجه‌ی جنگ افروزی و رقابت ناسالم اقتصادی و برتری جویی نژادی، اجتماعی و سیاسی است .

کرگدن نمایشنامه‌ای از ادبیات فرانسه و از ابر متن‌های نمایشی قرن بیستم از منظرهای مختلف قابل تامل و بررسی است، به چند مورد آن فهرست وار اشاره میکنم :

۱- کرگدن روایت پوچی حاکم بر زندگی و اندیشه انسان‌های جنگیده پس از جنگ جهانی دوم و نشانگر اِلینه و مسخ شد‌گی انسان از جوهره‌ی وجودی خود در نتیجه‌ی روابطِ نا برابر اجتماعی است .

۲- این نمایشنانه هجو انسان معاصر مدعی مدرنیست و تبدیل شدن نمادین او به حیوانی زشت، شاخ‌دار، پوست کلفت، مخرب و نخراشیده(کرگدن) است که هم چون ماشینی جنگی، تانک یا زره‌پوش در کوچه و خیابان همه چیز را لِه می‌کند . بنابراین کرگدن نماد همه‌ی زشتی‌ها و پلیدی‌های جنگ است که سراسر بدست انسان ایجاد می‌شود .

۳-کرگدن خبر از یک فاجعه می‌دهد که حاصلش نگاه غم‌ انگیز به انسان و روابط ناسالم زندگی و عریان شدن نیمه‌ی تیره و زشت شخصیت او در نتیجه‌ی جنگ افروزی و رقابت ناسالم اقتصادی و برتری جویی نژادی، اجتماعی و سیاسی است .

۴-کرگدن همچنین میل به تغییر و دگرگونگی در انسان را نشان می‌دهد، در عین حال به تلخی یادآور می‌شود که حاصل این تمایل لزوما مطلوب نیست و گاه میل به تغییر به تعطیلی جنبه‌های مهم و مثبت انسانی در جامعه می‌انجامد؛ گاهی کوشش‌های کنشگران فرهنگی و اجتماعی و سیاسی برای گل و بلبل شدن جامعه ( زندگی مدرن و زیبا داشتن) نتیجه عکس می‌دهد و لاشخورها و کرگدن‌ها عرصه را بر بلبلان و آهوان تنگ می‌کند .

۵-نمایشنامه‌ی کرگدن در پلان پایانی امید به پیروزی نهاییِ جوهر انسانی بر جنبه‌های حیوانی و روابط ناسالم زندگی را نوید می‌دهد، هر چند همه افراد جامعه جز یک نفر از ذات انسانی خود جدا شده‌اند و این موجب نگرانی است…

گروه نمایشی زهور به سرپرستی و کارگردانی سید صادق فاضلی روایتی از این نمایش را در اهواز روی صحنه برده است؛ از تماشایش غفلت نکنید و توصیه می‌کنم مسخ کافکا و فیلم عصر جدید چارلی چاپین را در کنار گرگدن اوژن یونسکو بخوانید و ببینید تا بیشتر به عمق فاجعه پی‌ببرید .