صدای رژه مرگ را بشنوید!
صدای رژه مرگ را بشنوید!

اینکه مردم رعایت نمی کنند یا دولت توانایی اعمال محدودیت ها را ندارد در نتیجه فرقی نمی کند و خروجی آن آمار بالای مرگ و میر و تعداد قابل توجه بیماران مبتلا و بستری در بیمارستان است که به ما می گوید اقدامات انجام شده برای مقابله با بیماری اشتباه بوده و قبرستان ها بهترین شاهد برای تایید آن هستند.

وقتی در خوزستان روزانه بین 80 تا 100 بیمار کرونایی بستری می شود و تعداد ورودی های بیمارستان ها از خروجی آن بیشتر است آیا نیاز به تحلیل دارد که بدانیم اگر این روند کنترل نشود به زودی ظرفیت بیمارستان های استان پر می شود و آن روز دیگر کادر درمان توانایی پاسخگویی و خدمات رسانی را نخواهد داشت و به تبع تعداد مرگ و میرها افزایش پیدا می کند.

به گزارش کاوش؛ هر چیزی یک ظرفیتی دارد و دیر یا زود آن پر می شود و این مساله در خصوص تعداد تخت های در نظر گرفته برای بیماران کرونایی که مشخص و محدود هستند واضح و مبرهن است و نیاز به تحلیل های پیچیده ای ندارد. در حال حاضر به گفته رئیس علوم پزشکی اهواز  در خوزستان 1300 تخت عادی و ۳۵۰ تخت ICU برای بیماران مبتلا به کرونا پیش‌بینی شده که از ین تعداد حدود ۷۵ درصد تخت‌های ICU و ۵۰ درصد تخت‌های عادی پر شده است.

ظرفیت محدودی از تخت های در نظر گرفته باقی مانده اما روزانه بین 80 تا 100 بیمار جدید در حال بستری است و این یعنی با این روند به زودی تخت های باقیمانده بیمارستان ها نیز پر می شود و باید ظرفیت سازی های جدید صورت بگیرد. یک نمونه آن تکمیل ظرفیت مراقبت های ویژه بیماران کرونایی بیمارستان طالقانی آبادان است که تکمیل شده و دیگر جایی برای بستری بیماران بدحال کرونایی ندارد و باید از ظرفیت سایر بیمارستان ها استفاده کنند.

اوضاع وخیم تر از آن است که بگوییم ظرفیت سازی جدید را انجام می دهیم چرا که تعداد روزانه بیماران نیازمند به بستری، عدد قابل توجهی است که ممکن است در روزهای آینده افزایشی تر هم بشود در ثانی معلوم نمی کند با این شرایط همه گیر شدن ویروس این تعداد بیمار روزانه برای چه مدت خواهد بود و یک هفته دیگر متوقف می شود یا یک ماه دیگر.

با این روند حتی اگه همه بیمارستان های خوزستان به بیماران کرونایی اختصاص پیدا کند که آن هم به دلیل نداشتن تجهیزات لازم برای بیماران بدحال در عمل امکانپذیر نخواهد بود، باز هم جوابگوی نیست و از الان باید به فکر برپایی بیمارستان صحرایی در این شرایط بود.

بهترین راه آن است قبل از آنکه ظرفییت بیمارستان ها پر شود و بیماران پشت درها بمانند و در شهر سرگردان شوند برای کنترل بیماری اقدامات جدی را انجام داد نه تنها دلخوش به چند جلسه و دستورالعمل بود که عملا روی کاغذ مانده اند و فاقد کارایی هستند که اگر غیر از این بود باید روند گسترش بیماری متوقف می شد و شرایط رو به بهبودی می رفت نه روی به سوی وخیم تر شدن.

اینکه مردم رعایت نمی کنند یا دولت توانایی اعمال محدودیت ها را ندارد در نتیجه فرقی نمی کند و خروجی آن آمار بالای مرگ و میر و تعداد قابل توجه بیماران مبتلا و بستری در بیمارستان است که به ما می گوید اقدامات انجام شده برای مقابله با بیماری اشتباه بوده و قبرستان ها بهترین شاهد برای تایید آن هستند.

هرچند که گفتن این جمله شاید دیگر معنایی نداشته باشد اما علاج واقعه قبل از وقوع باید کرد و نباید اجازه داد شرایط از این وخامتی که دارد بدتر شود و قتل عام همگانی صورت بگیرد. باید کاری کرد تا تعداد کمتری عزادار عزیزانشان شوند کسانی که حتی فرصت نمی کنند قبل مرگ پاره تنشان را در آغوش بگیرند و حتی نمی شود برای آنها مراسم عزاداری بگیرند و گریه کنند.