از مرگ برگشته
از مرگ برگشته

خیلی سخت بود، هرشب یکی از بیماران تخت های کنارم علی رغم انجام عملیات احیاء فوت می کرد و صدای چرخ ارابه های مرگ و کاورهای زیپ دار را که جنازه را در آن می گذاشتند می شنیدم.

” 50 سال دارم و از سال 1361 ورزش را با کُشتی شروع کردم و از اواخر سال 61 به رشته ی تکواندو روی آوردم، در حال حاضر مربی و دارو بین المللی تکواندو و رییس کمیته داوران هیات تکواندو استان خوزستان هستم، با این حال کرونا من را زمین گیر کرد و تا آستانه ی مرگ برد و 17 روز در بخش اورژانس آی سی یو حاد تنفسی بستری ام کرد “. این ها بخشی از صحبت های اسماعیل اسفندیاری بیمار کرونایی از مرگ برگشته ای است که در گفت و گو با خبرنگار کاوش اخبار، از تجربه ی کرونایی شدن خود و سختی هایی که در مدت نزدیک به 2 ماه بر او و اعضای خانواده اش گذشته است می گوید. متن مصاحبه در ادامه آمده است.

مربی و دارو بین المللی فدراسیون جهانی تکواندو و رییس کمیته داوران هیات تکواندو استان خوزستان گفت: ماجرای کرونایی شدن من از شب بیست و سوم ماه رمضان شروع شد در ابتدا علائم سرماخوردگی مانند استخوان درد و تب و لرز داشتم همچنین سوزش گلو نیز به سراغم آمده بود که با استفاده از آب نمک سعی در رفع این مشکل داشتم. به پزشک که مراجعه کردم تشخیص آنفلوآنزا داد و برایم آمپول شل کننده ی عضلات تجویز کرد.

سه پزشک؛ سه تشخیص اشتباه

اسفندیاری اظهار کرد: بعد از گذشت یک هفته که بهبودی حاصل نشد به پزشک دیگری مراجعه کردم که باز هم تشخیص آنفلوآنزا برای علائمی که داشتم داده شد و پزشک توصیه کرد تا مایعات مصرف کنم و نیازی به استفاده از قرص نیست. بعد از 12 روز دیگر حالم به شدت بد شد و به سومین پزشک مراجعه کردم که مجدد همان تشخیص قبلی به من اعلام شد و هیچ کدام از این سه پزشک به من پیشنهاد انجام تست کرونا ندادند و حتی نگفتند به کرونا مشکوک باش.

زمانی ابتلا به کرونا را متوجه شدم که 70 درصد ریه ام درگیر ویروس شده بود

وی ادامه داد: بعد از این مدت حتی توان کوچکترین حرکتی را نداشتم و چهار دست و پا در خانه راه می رفتم، همسرم که مدتی در رشته ی پزشکی تحصیل کرده بود و با این رشته آشنایی داشت یک شب که در خواب بودم مرا بیدار کرد و گفت تعداد نفس هایت در خواب زیاد شده که به بیمارستان مراجعه کردیم و در اسکن ریه که انجام دادم مشخص شد 70 درصد ریه ام درگیر ویروس کرونا شده است که گفتند به بیمارستان رازی مراجعه کن.

بعد از سه روز قرنطینه ی خانگی بیهوش شدم

مربی و دارو بین المللی فدراسیون جهانی تکواندو عنوان کرد: در بیمارستان رازی اکسیژن خونم را اندازه گیری کردند که اکسیژن خونم 84 بود در حالی که در حالت نرمال باید 94 باشد اما با این حال مرا ترخیص کردند و گفتند که در قرنطینه ی خانگی بمانم. علی رغم اینکه ورزشکار حرفه ای هستم اما بعد از چند روز درگیری با کرونا توان بدنم تحلیل رفته بود و از آن جایی که تشخیص کرونا برایم ندادند همچنان روزه می گرفتم که مزید بر علت شد تا بعد از سه روز قرنطینه ی خانگی بیهوش شوم که با آمبولانس مرا به بیمارستان اعزام کردند.

17 روز بستری در آی سی یو حاد

اسفندیاری با بیان اینکه تشخیص دیرهنگام ابتلا به کرونا منجر شد تا تمام اعضای خانواده ام از طریق من آلوده به ویروس شوند، تصریح کرد: مجدد اسکن ریه انجام دادم که اعلام شد در وضعیت خطرناکی به سر می برم برای همین به بخش اورژانس آی سی یو حاد بیمارستان رازی منتقل شدم. کادر درمان در این بخش بسیار خوب به بیماران رسیدگی می کردند و تیم فوق العاده ای بودند اما با این حال روزگار بسیار سخت بر من گذشت چرا که 17 روز در بخش اورژانس آی سی یو حاد تنفسی بستری بودم و هشت روز اول توان خوردن هیچگونه آب و غذایی نداشتم و زنده بودنم به یک دستگاه وصل بود.

وی افزود: بعد از هشت روز شروع به غذا خوردن کردم اما با کوچکترین غذایی حالت تهوع پیدا می کردم، انگشتان دست و پایم را تکان می دادم که رگ هایم خشک نشود اما با همین کار در تنفس دچار مشکل می شدم یعنی اکسیژنی که هر دقیقه رایگان از آن استفاده می کنیم در آن روزها برای من غنیمت بود.

تنها بیمار حاد هوشیار بودم

این نجات یافته ی کرونا بیان کرد: 70 درصد ریه ام درگیر کرونا شده بود و به تبع حال بدی داشتم، همکاری داشتم که با 20 درصد درگیری ریه فوت شد و اگر لطف خدا و تلاش پزشکان نبود و روحیه ی جنگنده ای و بدن سالم نداشتم امکان نداشت جان سالم به در ببرم. در روزهای ابتدایی بستری در بخش آی سی یو هوشیار بودم اما توان حرکت نداشتم، بعضا حتی نمی توانستم پلک هایم را هم تکان دهم و تنها می شنیدم که در آن مدت به گفته ی پزشکان تنها بیمار حاد بهوش در بخش بودم.

گفتم من که قرار است بمیرم کمکی به علم پزشکی کنم

اسفندیاری خاطرنشان کرد: بعد از هشت روز بستری شدن گفتند داروی جدیدی به نام رمدسیویر آمده که یک داروی تحقیقاتی و اهدایی است که سهم خوزستان چهار آمپول است که رضایت کتبی دادم تا این دارو را به من تزریق کننند گرچه اصلا امیدی به این دارو نداشتم اما با خودم گفتم من که قرار است بمیرم حداقل کمکی به علم پزشکی کنم.

صدای مرگ را می شنیدم

وی متاثر از شرایطی که در آن به سر می برد، اظهار کرد: خیلی سخت بود، هرشب یکی از بیماران تخت های کنارم علی رغم انجام عملیات احیاء فوت کند و صدای چرخ ارابه های مرگ و کاورهای زیپ دار را که جنازه را در آن می گذاشتند می شنیدم، تا ساعت پنج صبح جنازه کنار تختم بود تا آمبولانس برای انتقال آن ها بیایند و هر روز و هر شب با خودم می گفتم امروز نوبت من است بدتر از همه این بود که قبل از پایان شیفت کاری ساعت هفت صبح با خانواده ی متوفی تماس می گرفتند و فوت بیمارشان را به آن ها اعلام می کردند، من این صحبت ها را می شنیدم و به شدت به لحاظ روحی آسیب دیده بودم.

رییس کمیته داوران هیات تکواندو خوزستان یادآور شد: در حالت خوابیده بر روی تخت به وسیله ی کش عضلاتم را تکان می دادم گرچه یک دقیقه تمرین می کردم اکسیژن کم می آوردم اما با این حال حرکات سبک برای تقویت عضلات انجام می دادم زیرا میزان توانایی جسمی بدن و حفظ روحیه در مقابل این ویروس بسیار مهم است و از همه مهمتر اکسیژن رسانی است، هیچ وقت تصور نمی کرم باز و بسته کردن انگشتان دست اکسیژن مصرف کند، در زمان تکان دادن انگشتان دستم پنج درجه از میزان اکسیژن دریافتی ام کم می شد.

کاهش 18 کیلویی وزن در یک هفته/ چهار روز بعد از تزریق رمدسیویر رو به بهبودی رفتم

اسفندیاری با اشاره به اینکه از روز دوازدهم بستری شدن اشتهایم بازگشت، اذعان داشت: 108 کیلو بودم اما در هفته ی اول بستری 18 کیلو وزن کم کردم و تمام عضلاتم آب شد به نحوی که بعد از 12 روز بستری شدن همچنان نمی توانستم سرپا بایستم. 2 روز بعد از تزریق داروی رمدسیویر چشمهایم تار شد و روز سوم دچار نارسایی کلیه شدم اما از روز چهارم رو به بهبودی رفتم و دارو اثرات مثبت خود را نشان داد البته داروی های دیگر هم در کنار رمدسیویر برایم تجویز می شد.

وی بیان کرد: یکی از عواملی که باعث شد من به زندگی برگردم این بود که با خودم می گفتم خانواده ام منتظر هستند که خبر خوشی از بیمارستان بشنوند نه اینکه هفت صبح به آن ها بگویند بیمارتان فوت شده است.

این داور و مربی بین المللی تکواندو با اشاره به اینکه بعد از 17 روز که در بخش آی سی یو حاد بستری بودم دو شب به آی سی یو دیگری در بخش نوزادان منتقل شدم و بعد از آن یک شب نیز در بخش بستری شدم، ادامه داد: در مجموع 20 روز در بیمارستان بستری بودم و می بایست باز هم بستری می ماندم اما از آن جایی که اوضاع روحی بدی به دلیل مرگ و میرهایی که شاهد آن بودم، داشتم همسرم دستگاه اکسیژن برایم در خانه فراهم کرد و در حالی با اکسیژن 91 از بیمارستان ترخیص شدم که حداقل مقدار اکسیژن باید بین 93 تا 96 باشد.

کرونا مانند شکنجه گری آمریکایی هاست

اسفندیاری در توصیف این بیماری گفت: هرکسی به نوعی این بیماری را درک و تجربه می کند اما من برای توصیف آن از دو تشبیه استفاده می کنم؛ اول اینکه، انگار انسان به روش آمریکایی ها شکنجه می شود به این روش که آن ها حوله ای را روی صورت می گذارند و آب زیادی به یکباره روی صورت می ریزند تا حالت خفگی مصنوعی برای فرد ایجاد شود و کرونا قرار گرفتن در چنین وضعیتی است. مثال دیگر انگار فرد مماس با سطح آب دریا دراز بکشد و تا بخواهد نفس بکشد موجی از آب در حلقش فرو رود و به سرفه بیفتد، مبتلا شدن به کرونا نیز همین است هیچ وقت نمی توانی تنفس راحتی داشته باشی.

کادر درمان علی رغم نارضایتی ها کم کاری نکردند

وی اظهار داشت: کادر درمان خسته و از معوقات حق و حقوقشان ناراضی بودند اما با این وجود حداقل در بخشی که شاهد آن بودم علی رغم حجم بسیار بالای کار هیچ وقت کم کاری نکردند گرچه همیشه تست کرونای یکی از پرستاران مثبت می شد و باید استراحت می کرد.

آقای بهداشت بودم اما کرونایی شدم/ تشخیص دیرهنگام پزشکان منجر به کرونایی شدن خانواده ام شد

رییس کمیته داوران هیات تکواندو استان خوزستان گفت: نمی دانم از چه طریقی مبتلا شدم، به قدری موارد بهداشتی را رعایت می کردم که در خانواده آقای بهداشت خطابم می کردند چراکه هیچ وقت پلاستیک خرید را در خانه نمی بردم و با لباس بیرون وارد خانه نمی شدم اما با این حال آلوده به کرونا شدم و همسر و دو فرزندم و برادرم نیز به دلیل تشخیص دیرهنگام ابتلای من به کرونا، مبتلا شدند در صورتی که اگر از همان روز اول پزشک کوچکترین شکی به کرونا می کرد و پیشنهاد انجام تست را می داد خودم را قرنطینه می کردم و کار به اینجا نمی رسید.

اسفندیاری عنوان کرد: در ایامی که بستری بودم پدرم مبتلا به کرونا شد و بر اثر سکته فوت کرد اما به دلیل اینکه رابطه ی عاطفی بسیار قوی و نزدیکی با او داشتم خانواده ام به من اطلاع ندادند و بعد از 20 روز متوجه این موضوع شدم، حتی در زمان ترخیص هم از فوت پدرم اطلاع نداشتم تا اینکه روزی که برای انجام تست مجدد از خانه خارج شدم پلاکاردهای ترحیم را بر دیوارهای خانه پدرم که در نزدیکی ما بود دیدم.

50 روز جنگ با کرونا/ ماندگاری عوارض ویروس تا یک سال دیگر

وی یادآور شد: علی رغم اینکه تصور می شود طول مدت بیماری براثر کرونا 2 هفته است اما من 50 روز درگیر این بیماری بودم؛ 2 هفته قبل از تشخیص درگیر آن بودم، 20 روز در بیمارستان بستری بودم و ما بقی نیز در قرنطینه ی خانگی به سر می بردم که در مدت قرنطینه ی خانگی بیشترین فعالیت من روزانه حداکثر 50 متر پیاده روی در خانه بود. اکنون حالم بهتر شده و زندگی عادی خود را شروع کرده ام اما باز هم عوارضی از کرونا مانند تعریق زیاد و سرفه در زمانی که زیاد صحبت می کنم همراه من است که وقتی این موضوع را به پزشک منتقل کردم گفت انتظار زیادی نداشته باشم زیرا یک سال زمان می برد ریه ام مانند سابق شود.

خاطره ی 2 شب بیهوشی/ اینجا قطعه ی 10 است

این مربی و دارو بین المللی فدراسیون جهانی تکواندو اضافه کرد: 2 شب در بیهوشی کامل بودم که خاطره ای از آن شب ها دارم که مانند فیلم ها است که وقتی انسان در حال مرگ باشد تمام خاطرات زندگی اش را می بیند، من هم در آن مدت تمام لحظات زندگی از بچگی تا کنون، از استخدام شدنم تا ازدواج کردنم را دیدم و حس مرگ را داشتم، در آن حالت به یک تاریکی مطلق رسیدم که صدایی به من گفت اینجا قطعه ی 10 است، با خود گفتم پس من در قبرستان هستم.

اسفندیاری که با یادآوری و مرور این رویا هر لحظه بیشتر از قبل متاثر می شد تا جایی که به گریه افتاد، ادامه داد: در این بین بوی پدرم را حس کردم و مامایی که من را به دنیا آورده بود را در کنار خودم دیدم و همان لحظه شعری به ذهنم رسید و آن این بود ” آمده ام ای شاه نجاتم بده” و گفتم یاعلی ابن موسی الرضا که یک مرتبه دستم را در دست امام رضا(ع) دیدم. که بعدها متوجه شدم آن لحظه پدرم فوت کرده بود.

22 میلیون تومان برای هزینه ی درمان پرداخت کردم/ اگر بیماری این پول را نداشت رحمه الله من یقرأ …

این نجات یافته از کرونا در خصوص هزینه های درمان خاطرنشان کرد: 19 میلیون تومان هزینه ی بستری در بیمارستان رازی شد که آن را به صورت نقد پرداخت کردم و هنوز بیمه پولی به من بازنگردانده است همچنین علاوه بر این سه میلیون تومان برای خرید کپسول اکسیژن هزینه کردم زیرا هفته ی اولی که در قرنطینه ی خانگی بودم به این دستگاه نیاز داشتم یعنی در مجموع 22 میلیون تومان هزینه ی درمانم شد واگر بیماری این پول را نداشته باشد رحمه الله من یقرأ الفاتحه مع الصلوات…

کرونا به جز مرگ هزینه هم دارد

اسفندیاری تصریح کرد: به مردم توصیه می کنم به هیچ وجه کرونا را شوخی نگیرند و شعار پیشگیری بهتر از درمان را سرلوحه قرار دهند زیرا مرگ در یک قدمی ما است و کرونا به جز مرگ هزینه هم دارد بنابراین اگر جانتان را دوست ندارید به خاطر جیب خانواده هایتان مراقب خودتان باشید.

وی بیان کرد: من هم ریه ام دچار مشکل شد هم پدر و پولم را از دست دادم و هم خانواده ام به خصوص همسرم در این مدت بسیار سختی کشیدند و به لحاظ روحی آسیب دیدند، به طور مثال دخترم امسال سال چهارم دبیرستان بود و کنکور دارد اما نتوانست امتحاناتش را با موفقیت پشت سر گذراند ضمن اینکه این ویروس کوچک از همه لحاظ یک خانواده را در تنگنا قرار می دهد.

گفت و گو: مرتضی آژند