دوباره اعتراض؛ دوباره نیشکر هفته تپه
دوباره اعتراض؛ دوباره نیشکر هفته تپه

داستان شرکت نیشکر هفت تپه و کارگران آن داستان مثنوی هفت من کاغد است که همه غم و بدبختی آن بر سر کارگران این شرکت آوار شده و هر اتفاقی که رخ می دهد این کارگران هفت تپه هستند که زندگی بخور نمیر آنها تحت الشعاع قرار می گیرد و راه خیابان و اعتراض را برای گرفتن حق خود در پیش می‌گیرند.

به گزارش کاوش اخبار؛ حدود یک ماه از اعتراض کارگران شرکت کشت و صنعت نیشکر هفت تپه نسبت به عدم پرداخت حقوق و بلاتکلیفی این شرکت می گذرد اما از چاره اندیشی برای حل مشکلات آنها خبری نیست و گویا تا این اعتراضات منجر به یک اتفاق و بحران جدی نشود راه درمانی هم برای آن برنامه ریزی نمی شود.

داستان نیشکر هفت تپه از واگذاری پر حرف و حدیث آن به بخش خصوصی تا اعتراضات کارگری سال ۹۷ و در نهایت دادگاهی شدن مدیرعامل آن به دلیل فساد و تخلفات ارزی در حالی رو به فرو کش شدن می رفت که در یک‌ ماه گذشته با اعتراض کارگران به عدم پرداخت حقوق، پرداخت حق بیمه و تعیین تکلیف وضعیت شرکت وارد فاز جدیدی شده و نگرانی ها را از سرانجام این اعتراضات و وضعیت معیشتی کارگران افزایش داده است.

کارگران معترض می گویند که زندگی به آنها سخت گرفته و به علت عقب افتادگی حقوق ها توان اداره زندگی را ندارند و در مایحتاج روزانه خانواده خود مانده اند؛ از طرف دیگر خواهان تعیین تکلیف وضعیت شرکت و مالکیت آن هستند تا ترس از بیکاری و عقب افتادن حقوق ها اجازه دهد یک آب خوش از گلوی آنها پایین برود.

مطالبات کارگران هفت تپه و اعتراض آنها در حالی است که مدیرعامل این شرکت به جرم تخلفات ارزی و پرداخت رشوه در راهروهای دادگاه دیده می شود و با برگزاری هر جلسه از دادگاه، زاویه های جدیدی از پرونده آنها روشن می شود و مشخص هم نیست که سرانجام امید اسدبیگی به کجا خواهد کشید و چه مدت زمان می برد تا تکلیف کشت و صنعت نیشکر هفت تپه که در واقع همان تکلیف کارگران است روشن شود.

سوال این است؛ در این وضعیت ترسناک گرانی و تورم تکلیف کارگران هفت تپه چه می شود و جواب سفره خالی آنها را چه کسی می دهد و تا کی بنا است که کارگران به این نابسامانی ها اعتراض کنند آن هم در شرایطی که به دلیل بیماری کرونا نباید تجمعی صورت بگیرد و کارگران با اعترض جان خود را هم به خطر انداخته اند. اعتراض هایی که چندان بعید نیست در صورت ادامه دار شدن منجر به درگیری و در نهایت بحران های امنیتی و حتی بازداشت کارگران کشیده شود.

آیا سازمان های متولی مسائل کارگری و مسئولان استانی بهتر نیست قبل از آنکه بحران جدیدی شکل بگیرد فکری برای این استخوان لای زخم کارگران بکنند و با حضور در بین آنها و تلاش مضاعف برای حل مشکلات کارگران این اعتراضات را ختم به خیر کنند یا بنا است با پشت گوش انداختن و کش دار کردن موضوع، مساله را چنان پیچیده کنند که در نهایت با برچسب زنی اعتراضات را خاموش کنند.

با توجه به پرونده مدیرعامل هفت تپه در دادگاه چندان امیدی نمی رود که او بتواند و بخواهد برای کارگران کاری کند و شاید حتی مشتاق باشد که آنها همچنان کف خیابان باشند تا یک اهرم فشار در اختیار داشته باشد. در این بین وظیفه سازمان های متولی امور‌کارگری، نمایندگان مجلس در مرکز و مسئولان استانی است که فکر چاره بکنند و دست خالی کارگران را بگیرند.