مهندسی فرهنگی، از نوشته تا کنش!
مهندسی فرهنگی، از نوشته تا کنش!

این مجموع دستور العمل ها و الزامات، به شرطی سود آور و موثر خواهد شد که زمینه ها و بسترهایی که مردم را به نشان دادن رفتارهای نامناسب واداشته است، مورد بررسی قرار گیرد و در راستای محو آن شرایط، کوشش فراگیری صورت بگیرد.

وزیر محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی در سفر اخیر به اهواز اعلام نمود که تدوین سند مهندسی فرهنگی به شوراهای فرهنگ عمومی استان ها سپرده شده است.
بدون نقد و برسی ترکیب اعضای این شورا و میزان توانایی آنان در تدوین اصول و شیوه اجرای سند مهندسی فرهنگی، در ادامه به مبانی و اهداف و ضروریات این اقدام اشاره می گردد.
واژه “مهندسی”، واژه زیبایی است و هواخواه بسیار دارد زیرا در درون خود مفاهیمی مانند ” دقت”، ” توازن”، ” یکدستی” و” انسجام” را نشان می دهد که تحقق و وجود هر کدام مورد توافق همگانی است. مقصود از ” فرهنگ”، در این سطح از کاربرد آن، همان رفتار فردی و گروهی مردم در قبال متغیر ها و ارزش های اجتماعی است که به جامعه تحمیل می شود یا بطور طبیعی و خودکار، به مرحله ظهور اجتماعی می رسد.
براین پایه، ” مهندسی فرهنگی” به مجموعه دستورالعمل ها و الزاماتی گفته می شود که با هدف سامان دادن و کنترل کردن و جهت دادن به رفتارهای مردم، تدوین می گردد.
این مجموع دستور العمل ها و الزامات، به شرطی سود آور و موثر خواهد شد که زمینه ها و بسترهایی که مردم را به نشان دادن رفتارهای نامناسب واداشته است، مورد بررسی قرار گیرد و در راستای محو آن شرایط، کوشش فراگیری صورت بگیرد. به سخن روشنتر، سالم سازی فضای فرهنگی و رفتارهای اجتماعی مردم با وجود و ادامه شرایط منفی تاثیرگذار، کوششی بی دستاورد و بیهوده است. براین پایه، می توان گفت که در قالب الزام و اجبار کردن مردم به نشان دادن رفتار مناسب، راه به جای مطلوب ختم نمی شود.
بر اساس آنچه گذشت روشن است که مهندسی فرهنگی نیازمند داشتن عناصر زیر است:
۱_ بررسی علمی و میدانی بی طرفانه برای شناخت شرایط اجتماعی جامعه.
۲_ شناخت تاثیرات شرایط جامعه بر رفتار فردی و اجتماعی مردم.
۳_ یافتن راه های عملی برای بهبودی بخشیدن به شرایط جامعه.
۴_ ترسیم و تدوین دستورالعمل های مناسب برای آموزش همگانی مردم با هدف بالابردن سطح فکری آنان.
۵_ تربیت کادرهایی شایسته برای اجرای کردن دستورالعمل ها.
چنانچه مراحل و عناصر یادشده به خوبی انجام شود انتظار می رود که مدیران و مسئولان و مقامات کشوری بتوانند در تغییر و اصلاح رفتار اجتماعی مردم در دراز مدت موفق شوند.

ناگفته نماند که خمیر مایه و نکته راهبردی در موفق بودن سند مهندسی فرهنگی جامعه، جامع نگری نگاه به انسان و نیازهای اوست.
متاسفانه گاهی بدون نگاه جامع و کامل به انسان حتی انسان مذهبی و دیندار، دستورالعمل ها و نسخه های ناقص و معیوبی با عنوان و هدف مهندسی فرهنگی تدوین شده است که فقط تاثیرات منفی فرهنگی در پی داشته است.