از سیلی که مسئولان می گویند تا سیلی که بود
از سیلی که مسئولان می گویند تا سیلی که بود
نویسنده: مرتضی آژند

تلخ تر از هر حادثه یا واقعه ای که منجر به خسارت های مالی و جانی می شود بررسی نکردن و مشخص نبودن علت این اتفاق ها برای جلوگیری از عدم تکرار آنهاست، گویا ما عادت کرده ایم که یک اتفاق بیفتد و تنها در همان زمانی که در حال رخ دادن است به آن حساس شویم و بعد از مدتی آن را فراموش کنیم تا روزی ک دوباره آن حادثه تکرار شود، برایمان هم مهم نیست چرا این حادثه رخ داد، کدام نهاد یا سازمان کم کاری کرده است و تکلیف خسارت های به بار آورده چه می شود.

در سال ۹۵ خوزستان را سیل برد و ۹۰۰ میلیارد تومان به این استان خسارت وارد کرد، تنها دو سال بعد در بهمن ماه ۹۷ نیز بارش باران و باز کردن دریچه سدها باعث شد تا مناطقی از ۶ شهرستان استان در معرض سیل قرار بگیرد و خسارتی ۸۰۰ میلیارد تومانی در بخش های مختلف اتفاق بیفتد، آیا اگر دلایل و علت سیل ۹۵ بررسی و برطرف می شد و با سازمان های کم کار برخوردی قاطع و قانونی صورت می گرفت در سال ۹۷ نیز سیل چنین خسارتی به بار می آورد؟

در حال حاضر نیز با وجود آنکه چند هفته از سیل گذشته کارگروهی پیگیر بررسی علت های این حادثه و مشخص کردن سازمان های مسئول و کم کار نشده است، گویا همین که توانستند یک سیل بند را بعد از چند روز با کمک خود اهالی و امکانات اولیه ترمیم کنند نمره قبولی را گرفته اند و دیگر نیازی به واکاوی ندارد.

خسارت های سیل خوزستان تنها ۸۰۰ میلیارد برآورد شده نیست و اعتماد از بین رفته کشاورزان به سیاست های آبی و مدیران در استان مهم تر از ارقام ذکر شده است، کشاورزانی که در سیل اخیر زمین هایشان به زیر آب رفت و محصولاتشان نابود شد اعتقاد دارند که اگر در تابستان اجازه کشت محصول و رها کردن بخشی از آب سدها داده می شد امروز سدها پر نمی شد و زندگی شان را آب نمی برد.

آنها اعتقاد دارند متولیان آب همان گونه که در تابستان با بستن تنگ نظرانه آب برای کشاورزی اشتباه کرده اند در بارش های اخیر هم نیز با عجله و بدون در نظر گرفتن کشش بستر رودخانه اقدام به باز کردن دریچه ها کردند و چنین خسارتی به با آوردند، سوالات و تردیدهایی که لازم است پاسخی دقیق و شفاف به آنها داده شود تا کشاورزان در ادامه راه و تنش های آبی محتمل آینده با سیاست های تدوین شده همکاری لازم را بکنند.

مساله دیگر سیل های اخیر، نحوه برخورد و مدیریت سیل بود، چنان سر درگم و با هیاهو با آن برخورد شد که گویا در استان سد شکسته است نه یکی دو تا سیل بند از جنس خاکریز، چنان نمی دانستیم چکار کنیم و چگونه فوری سیل بندها را ترمیم کنیم که اهالی منطقه با زنجیره انسانی و دست به دست کردن گونی و گل جلوی بحران سیل بندها را گرفتند.

اگر واقعا سامانه هشدار سریع سیل ۴ تا ۵ روز قبل از رخداد سیل، پیش بینی ها را انجام داده بود و اگر نقشه های پیش بینی هواشناسی و کارگروه های مربوطه خطر وقوع سیل را داده بودند چرا سیل بند ها بررسی و ترمیم نشد و چرا ماشین آلات در نقاط خطر خیز مستقر نشدند که در کمترین زمان ممکن سیل بندهای شکسته را ترمیم کنند، آیا در استان صنعتی خوزستان با سازمان های عریض و طویل چند ماشین آلات وجود نداشت که تصاویر و فیلم های مخابره شده در ساعت های اولیه شکست سیل بند تنها مردم محلی، گونی و گل نباشد.

قبل از بحران که مدیریت صحیحی در پیش بینی و جلوگیری از وقوع بحران نشد، در حین بحران نیز کم و کاستی ها وجود داشت و در اقدامات بعد از بحران هم خبرهای خوبی شنیده نمی شود، نه سازمان های کم کار و مسئول مشخص و بازخواست شده اند، نه گزارشی از روند ترمیم سیل بندها ارائه شده و نه از پرداخت خسارت به کشاورزان خبری است.

مشخص هم نیست تفاوت خوزستان با استان های دیگر در چیست که خسارت ها در آنجا از سوی دولت قبول و پرداخت می شود ولی خسارت های دو سیل اخیر خوزستان در حاشیه قرار گرفته است، مشخص نیست چرا خسارت سیل مهر ماه سال جاری مازندران پرداخت می شود ولی خسارت های سیل ۹۵ خوزستان و سیل اخیر جدی گرفته نمی شود.

این موارد مسائل و سوال هایی است که با واکاوی و پاسخ مسئولانه متولیان امر می تواند هم تسکینی بر رنج های کشاورزان و خسارت دیده ها شود و هم از تکرار آنها جلوگیری کند.